پری محمد زاده امید٬اولین راننده زن تریلی در ایران بود.
چندی بیش که در اینترنت جستجو می کردم لینک ها و گزارش های متعددی درباره رانندگان زن ایرانی دیدم …رانندگان زن موفقی که در صنعت حمل و نقل ایران فعالیت می کردند…اعم از اتوبوس و شخصی و تاکسی و ….
از آنجاییکه خویشاوندی با اولین راننده تریلی زن در ایران داشتم شروع به جستجو نام و مشخصات او کردم و دلم بسی گرفت….هیچ نام و نشان و خبر و تجلیل و حتی یادی از او در بیکرانه اینترنت نیافتم….و این وظیفه را بر خود دیدم که سهمی حتی کوچک در معرفی این بزرگ زن داشته باشم….
“زنی پشت رول یک تریلی ۱۸ چرخ” روزنامه زن روز سال های قبل از انقلاب
“پری تنها زن ایرانی است که راننده یک تریلی ۱۸ چرخ است .کار او این است که به بنادر خلیج فارس می رود و هر بار ۲۴ تن بار می زند و به مقصد می رساند.
خودش می گوید:محل زندگی من خرمشهر است ولی به اقتضای کاری که دارم به چهار گوشه ایران سفر کرده ام و به این ترتیب شناخت کاملی از اب و هوا و نحوه زندگی مردم شهر های مختلف وطنم به دست اورده ام .
این کوچ کردن ها گرچه از او ظاهرا یک زن خانه به دوش ساخته ولی خوشبختانه یک خانه به دوش واقعی نیست زیرا در سی و هشت سالگی شوهر٬شش فرزند و سه نوه دارد.”
بری محمد زاده امید در سال ۱۳۱۸ در مشهد به دنیا امد….این شیر زن ایرانی نخستین زن راننده تریلی در ایران بود….در تمام دوران سخت جنگ تحمیلی این شیرزن با همیت و شجاعت در جبهه ها ی جنگ به خدمت مشغول بود…..
جسارت ….جرات…شجاعت …..توانایی او ….در سال های دور….سال های قبل از انقلاب …در جامعه حمل و نقل ایران…شرایط سخت جاده ها و شرایط و محیط مردانه و خاص سیستم حمل و نقل ایران… واقعا ستودنی است.
حتی امروزه که قریب به ۴۰ سال از ان زمان می گذرد باز هم دست به چنین کاری زدن و موفق بودن و نام نیک داشتن کاری بس مشکل است.
شغلی بسیار سنگین و طاقت فرسا در کنار داشتن خانواده ای پر جمعیت …در کنار بچه داری و همسر داری…..
قطعا در جامعه ان روز ها یا حتی امروز ایران راننده تریلی شدن برای یک زن بسیار سخت تر از مهندس و پزشک شدن بوده و هست…..
در شرایطی که بیشتر خانواده ها در ان زمان حتی با درس خواندن زن ها و در اجتماع بودن دخترانشان مخالف بودند …جرات و جسارت و پاکدامنی او بیش از حد ستودنی است.
همسر این شیر زن ایرانی ٬ اقای ناصر خوشدل نیز راننده تریلی است ……اقای ناصر خوشدل راننده قدیمی و مهربان که همیشه همبا و همراه بری خانم در زندگی و جاده ها بود در اصل معلم ایشان بود معلمی که به گفته خودشان شاگردش (پری خانم)از او جلو زد.
“با توجه به طرز فکر و نحوه زندگی پری به این نتیجه می رسیم که این زن نمونه یک زن زحمتکش و آزاده ایرانی است که از آِزادی در جهت پیشرفت زندگی خود و پیشرفت اجتماعش استفاده می کند و معنی واقعی تساوی حقوق زن و مرد را فهمیده است.
پری خانم می گوید : بارها دیده ام که مردها وقتی پشت رول تریلی مرا می بینند از تشویق و تحسینم خودداری نمی کنند و این نشان می دهد که جامعه به زنان زحمتکش و فعال به چشم احترام می نگرد.
از پری خانم خواستم خاطره ای جالب از سفرهایش بگوید:
“زندگی من سرشار از خاطره است یادم می اید در اولین روزهایی که به رانندگی تریلی مشغول شده بودم در یک پمپ بنزین نزدیک شهر “میانه” پیاده شدم تا بنزین بزنم دو نفر مرد که انها نیز می خواستند بنزین بزنند نگاهی به سراپای من انداختند و ان یکی به دیگری گفت:نه بابا این ایرونی نیست زن ایرونی جرات تریلی سوار شدن نداره معلوم نیست مال کدوم کشوره شاید المانی باشه .از شنیدن این حرف ها ناراخت شدم به انها گفتم من یک زن ایرانی هستم فکر می کنید زن ایرانی از نظر شعور و شهامت و نیرو از زن اروپایی کمتره؟خواهرانت را دست کم نگیر برادر!”
“به نقل از روزنامه زن روز”
در تمام زندگی ام هر جا و هر کس نامش را شنیده از او به نیکی و خوبی یاد می کند …مهم ترین چیزی که از انسان باقی می ماند نام نیک است که از او باقی مانده….
صد در صد رانندگان بر سابقه و قدیمی جاده های ایران پری خانم را می شناسند.
همه شغلا عموما شریف و قابل احترامند…….ولی اگه ۱ لول(مرحله)بالاتر از این نطر بریید به دلیر زنهاومردهایی می رسییم که چه ازنطر اخلاقی وچه مادی می تونند نمادی از پلیدی باشند ولی با ثبات درستکاریشون الگویی برای همه ما هستند……..
هر وقت بابا از خاطرات دوران سربازی اش صحبت میکند،همیشه از یک خانم به نام پری که با یک فرمان تریلی اش را می پیچاند و از مهارتش در رانندگی میگوید.
این مطلب را که دیدم یاد همان پری معروف افتادم و بابا با خواندنش تایید کرد که این خانم همان کسی است که با همسرش برای اعظام به جبهه به سپاه آمدند (البته خانم محمدی قبل از آمدن به سپاه چند باری در ارتش حضور داشتن) بابا در آن زمان مسئول نام نویسی ماشین های سنگین در سپاه بودند، معاون بخاطر زن بودن و اینکه تا آن زمان خانمی با تریلی به جبهه نفرستاده بودند مخالفت نمودند اما با صحبت با معاون و اینکه فرقی میان زن و مرد وجود ندارد و بخاطر کمبود نیرو اسم این خانم را در اعظامی ها به ارتش نوشتند.
بابا میگوید خانم محمدی همیشه این جمله ورد زبانش بوده که : « مگر فرقی بین زن و مرد است شیر، شیره »
باسلام من ۳۶سال دارم پدر مرحومم جزءاولین افرادی بود که در شرکت وایت سهامدار بود وهمیشه از مهاتهای پری خانم تعریف میکرد و خوش برخورد بودن شوهرش .وهمچنین که امتحان رانندگیش که همزمان بود باامتحان دادن پری خانم واینکه افسر انگلیسی با گرفتن امتحان از پری خانم سنگ اندازی میکرد که پس از پایان امتحان به راننده بودن پری خانم اعتراف کردهبود وهمچنین خاطرات زنجیربستن توی برف درگردنه زالیونکه خیلی زن بااراده ای بوده خدایش بیامرزد
با سلام. این بانوی بزرگوار از آشنایان خانوادگی ما بودند.
یاد ایامی که با ایشان و فرزندان دوست داشتنی شان گذراندیم خوش باد.
همسر نازنین شان آقا ناصر رو هرگز فراموش نمیکنیم.
روح شان در آرامش ابدی.