توهمات و خاطرات دوران دبستان:

داشتم به این موضوع فکر می کردم که راستی راستی ما تو بچگی چه دورانی داشتیم
مثلا:
یادته دو طرف مدادمون را می تراشیدیم ..
میگفتیم در وقت صرفه جویی میشه

یادته مداد قرمزمون را برای نوشتن به زبون می زدیم
می گفتیم پررنگتر میشه .قشنگتره.
چقدرم تلخ بود

یادته یه پاکن هایی بود که شکلش شبیه آهن ربا بود یک طرفش قرمز بود و طرف دیگش آبی
فکر می کردیم طرف آبیه جوهر خودکار را پاک می کنه.باهاش اونقدر پاک می کردیم که کاغذمون سوراخ می شد.

نمی دونم چرا فکر می کردیم که ته پلاستیکی خودکار بیک مون نقش پاک کن داره .
آنقدر باهاش پاک می کردیم که کاغذمون سیاه می شد.

آن موقع ها لاک غلط گیر نبود یادته با تیغ کاغذرو می تراشیدیم .

وقت زنگ ورزش بهترین زنگ بود.یادته گل هایی که می زدیم .بچه ها شیطنت می کردن می گفتن :قبول نیست.

وقتی جواب درسی را بلد نبودیم یادته خودکار لای انگشتمون می کردن .شلنگ آقا معلم ریاضی خوب یادمه:

سردی زمستون و بوی بد بخاری و ….

راستی تو چی یادت میاد؟؟؟

لطفا” در قسمت دیدگاه خاطرات دوران دبستان خود را بنویسید.