روزی یک مرد ثروتمند پسربچه کوچکش را به یک ده بزرگ برد تا به او نشان بدهد که مردم آنجا چقدر فقیر هستند آنها یک شبانه روز آنجا بودند در راه بازگشت و درپایان سفر مرد از پسرش پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟ پسرگفت : فهمیدم که ما درخانه یک سگ داریم وآنها چهارتا. ما در حیاتمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. مادرحیاتمان فانوس های تزیینی داریم وآنها ستارگان را دارند ممنونم پدر! تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم
ارزش یک ماه را مادری که فرزندی نارس به دنیا آورده می داند. ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند. ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده. و ارزش یک ثانیه را آنکه از تصادفی مرگبار جان بدر برده می داند. هر لحظه گنج بزرگی است، گنجتان را مفت از دست ندهید! باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچکس منتظر نمی ماند. دیروز به تاریخ پیوست، فردا معماس
معاویه به خوردن بره ی بریانی مشغول بود . ناگهان عربی از در آمد و در خوردن با شرکت کرد و با حرص و ولع بسیار گوشتها از هم درید و استخوان ها را می شکست.
معاویه گفت: از رفتار تو چنین معلوم است که پدر این بره تو را شاخ زده است.
اعرابی گفت: از این شفقتی که تو درباره ی او داری ، چنان پیداست که مادرش تو را شیر داده است !!
چقدر ما عجیبیم. میگویندازاینبشردوپاهرچه بگویید بر می آید .البته گیر درتعداد پاهانیست بلکه گیرشان در دل وفکر آنهاست و درزبانی که با عملشان همخوانی ندارد . کدام شیر پاک خورده ای گفته بود وقت طلاست؟ !در حالیکه متأسفانه اینروزها هیچکس خصوصا قشر جوان ونوجوان ما ارزش آنرا نمیداند. .درحالیکه زمان هیچ جایگزینی ندارد و به هیچ عنوان برگش پذیر نیست اماآنرا بیرحمانه می کشیم و نابود میکنیم وقت عزیزی که باید صرف مطالعه و تحقیق و پژوهش درجهت ارتقای زندگی و بهبود وضع عمومی بشر بشود این روزها پای آینه ها وسالنهای آرایش و سریالهاو فیلمهای ی که هیچ حرفی برای گفتن ندارد الا وقت کشی وسرگرمی و چرخیدن بیهوده در بازارها و پاساژها و دیدن ویترین بوتیکها و یا ردوبدل کردن پیامکهای بی محتوا و هزل و حرف زدنهای طولانی با تلفن و موبایل و چت روم و فیس بوک و…به هدر میرود شاید بهتر باشد در دیدگاهایمان تجدید نظری بکنیم و بگوییم طلا مثل وقت با ارزش است .مادرم بعضی اوقات شعر جالبی را محض عبرت می خواند:تا توانستم ندانستم چه بود/ چون بدانستم ،توانستم نبود . پایدارومعزز باشید.
اقای ظهوری ضمن تشکر از مطلب زیبایتان باید بگویم که بعضی از ما ادمها تیزبین داده های دیگران هستیم یعنی همان مرغ همسایه از انچه خدا به خودمان داده غافلیم و همیشه از خدا گله داریم همیشه در حال خواستن از خدا هستیم .چرا به این فکر نمی کنیم که ایا انچه خدا از ما خواسته انجام دادایم؟ ایا به نحو احسن از داده هایش استفاده کرده ایم ؟ چقدر برای دیگران سودمند بوده ایم؟ از همه مهمتر ایا لیاقت این همه خوبی از طرف خدا بوده ایم یا در حال امتحان هستیم ؟ خداکند که امتحان مان را خوب بدهیم وبا تک ماده قبول نشویم
آقای ظهوری فر ممنون از مطالب جالبی که ارسال می کنید لطفا منبع رو هم ذکر کنید واگه شد برا دانلود بزارید.
بازهم ممنون.
فروغ خانم با درود
چون توانستم ، ندانستم چه سود
چون بدانستم ،توانستم نبود
تندرست باشید .
بله حسین آقای عزیز شما درست بیت را نوشته اید اما بنده فقط نقل قول کردم