آقای رئیس جمهور با معرفی دولت یازدهم به نام اعتدال و امید در واقع همگان را چه داخلی و چه خارجی به اعتدال و امید دعوت کرده اند. ما هم بیاییم، به نوبه خود به عنوان خاندانی بزرگ و تاثیرگذار در شهری مذهبی و ریشه دار که نامش حداقل بر سکوی استقامت جهان در طول هشت سال دفاع مقدس یا جنگ تحمیلی خوش درخشید ، دعوت ایشان را پذیرفته و اعتدال را شعار امسال خود قرار دهیم و تا رمضانی دیگر با حفظ آنچه در این ماه انشا الله اندوخته ایم در این راستا کوشش نماییم ، باز هم انشا الله.

 

و اما بعد…

 

هر از گاهی به سایت خاندان سری می زنم ، اما تا به حال نمی دانستم چرا دل به ماندن نمی دادم. به غیر از تنبلی، سعی بر تراشیدن دلیل داشتم، که حالا نه اینکه مشتم پر باشد، نه! اما برای قانع کردن خودم چند تایی دلیل همه پسند جفت و جور کرده ام.

 

حالا دلایل تلطیف شده ام را می گویم، شاید کسی همراهم باشد، شاید هم نباشد، خیلی مهم نیست.مهم این است که حرفم را با شما در میان بگذارم. اگر فکر من تند بود، حلالیت می طلبم، اگر کند بود استعانت و اگر بی نمک هم ، خنده های روی لبانتان ما را بس است. اما تقاضایم قرص و محکم در جایش می ماند و آن هم پیچیدن به جاده اعتدال است.

 

اینکه چرا اثری از بقیه نخبگان فامیل، اعم از هنرمندان، دانشگاهیان، قهرمانان و… در سایت نمیبینم؟

 

اینکه چرا مشارکتی از بقیه فامیل در مدیریت سایت نمی بینم؟

 

اینکه بعضی وقت ها آنقدر غلو می کنیم، بخصوص در معرفی اقوام، که نگو و نپرس.

 

اینکه خودمان را فقط صاحب نظر بدانیم.

 

اینکه پویایی سایت را با استفاده از نخبگان فامیل در خانواده جستجو نمی‌کنیم.

 

اینکه عموما معرفی بخشی از خاندان بر سایر اعضای آن می چربد.

 

و خیلی چیزهای دیگر که می‌شود تراشید، شکل داد، طرح کرده و گفت و هی پی اش را گرفت و جنجال به پا کرد و …

 

البته پر واضح است که نمی‌شود یک طرفه هم پیش قاضی رفت. چرا؟ برای اینکه ممکن است از تو پرسیده شود که آقای عزیز، خانم محترم، شما خودتان در تاسیس، چرخه، ارتقاء، هدایت یا مشارکت در گرداندن سایت، چه نفشی ایفا کرده اید؟ فرض کنیم از شما نخواستند یا نمی دانستند که شما هم دستی بر قلم داری یا متخصص در رشته ای هستید که می تواند برای سایت مفید باشد، خودتان که می دانستید! آیا آمدید؟

 

بله، معلوم است نتیجه چه می شود، اگر کمی شما، کمی من، کمی بقیه افراد فامیل این را می دانستند، اوضاع از این که هم‌اکنون است زیبا تر و دوست داشتنی‌تر می شد و دیگر جایی برای گله و گله گذاری باقی نمی‌ماند. ولی هنوز هم دیر نیست، نم‌نمک می توان جلو آمد و مهربان‌تر بود. نرم گفت، گرم شنید. جا برای همه هست. آری عزیز جانم، شما هم بیایید، همه می توانیم با هم باشیم و از اول هم قرارمان همین بود.

 

و اما بعد…

 

در تعریف و تمجید موفقیت یکی از فامیل، توفیق یافته در سایت چنین خواندم که: نه مثل او کسی بود و نه مثل او کسی خواهد آمد (تقریبا با همین مضمون). قطعا منظور نگارنده محترم تخطئه ی دیگران نبوده، شاید از ذوق زدگی این اتفاق میمون اینگونه نوشته اند. ولی به نظر، جوان‌تر ها این فرهنگ گفتاری را نمی پسندند. باید طرحی نو درانداخت، تا همه‌ی فامیل مشارکت در حد خود را نداشته باشند، این هدف حاصل نخواهد شد.

 

حالا یا علی مدد. آمدید، بسم الله، نیامدید، در انتظارتان چشم به راهیم، که می دانیم خواهید آمد، چون که فضا فضای اعتدال است. مگر نه اینگونه است حامد جان؟ فروغ خانم ، حاج حسن، کمی بیشتر به بچه ها حق بدهیم بهتر نیست؟ مگر بر اعتدال چه ایرادی هست که با آن نباشیم؟ بیایید کمی امتحانش کنیم. منتظرتان هستیم. امیدواریم که شما هم تشریف فرما بشوید.

 

مخلص شما ((کمیل))