


هر گل سرخ که در باغچه خندد حالت روی تو دارد
آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم ای سفر کرده ی جاوید من ای مادر خوبم آمدم باز در این کلبه که با دولت اشکی هاله ی گرد غم از چهره هر پرده بِروبَم آمدم...


میم مثل مادر
تا رنج تحمل نکنی،گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نگردد. و اما مادر،کتابِ همیشه گشوده ی ایثار.دوست دارم تمام رنگ های دنیا را در دستانم بگیرم و در وصفت ...

چهلمین روز درگذشت مرحوم کربلایی محمدرضا مجدی نسب
چه خوش باشد در این دنیای فانی به خوش نامی نمودن زندگانی که بعد از ما بسی گردش کند چرخ نماند جز نکونامی نشانی...

جهت دیدن عکس ها در سایز اصلی ب روی آن کلیک کنید عکاس: خانم راضیه مجدی نسب

به یاد آنکه وجودم برایش همه رنج بوده و وجودش برایم همه مهر. توانش رفت تا به توانایی برسم و مویش سپید گشت تا رویم سپید بماند. او که فروغ نگاهش, گرمی کلامش و روشنی رویش سرمایه های جاودانی زندگی من است. او که راستی قامتم در شکستی قامتش تجلی یافت. به مناسبت اولین سالگرد […]

در این نوشتار از نام بردن افراد دخیل در این جریان بنا به ملاحظاتی خود داری نموده ام ونام آنها محفوظ میباشد برای چگونگی به قتل رسیدن نظام مجدی بایستی مختصری از جریانات تاریخی را بیان نمایم تا اشخاصی که به این دوران آشنایی ندارند تا حدودی در سیر این برهه از تاریخ قرار گیرند […]

انگار همین دیروز بود که «بی صدا وبال به بال نسیم »رفت .رفت تا« نظر کند به وجه الله »از قضا درمحرم و با ذکر یازینب رفت .رفت تا« کاری حسینی »کند تا «یزیدی نباشد ». این آب و خاک حرمت دارد ،رذپای چکمه های دشمن متجاوزش را نه با آب که با خون باید […]

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست با آرزوی قبولی عزاداری کلیه عزیزان بر خود واجب دانستیم که از کلیه عزیزان که در بر گزاری مراسم محرم امسال (۹۲) به هر طریق ممکن ؛ عزیزانی که با حضور خود و یا خدمت کردن در بر […]

روز جمعه (۱/۹/۹۲) ساعت ۱۰ صبح در مسجد آیت الله مفید ۲۱ نفر از اعضای خاندان حضور بهم رساندند تا در مورد نقاط ضعف و قوت محرم ۹۲ به بحث بپردازند. در ابتدای جلسه دکتر علیرضا مجدی نسب ضمن تسلیت ایام سوگواری ، مراتب تشکر وقدردانی خود را از عوامل اجرایی و عموم کسانی که […]

همانطوریکه در مقاله قبلی به استحضار رساندم تصمیم گرفته ام اسناد تاریخی خاندان مجدی را به رویت شما برسانم در دومین بخش گواهینامه دوچرخه سواری مرحوم پدرم (حاج غلامرضا مجدی نسب )وسند ازدواج ایشان را انتخاب نموده ام که اولی مربوط به ۷۵ سال پیش ودومی مربوط به۷۳ سال پیش میباشند لطفا اسناد تاریخی خود […]

برای دیدنش باید راهی طولانی راطی میکردم ولی چون مشتاق دیدنش بودم عزمم را جزم کردم واین دیدار را انجام دادم به تهران رفتم واز آنجا به کرج رهسپار شدم پسر عموی عزیزم جناب آقای مهندس علی مجدی نسب در ایستگاه مترو منتظر من بودند وبا راهنمایی ایشان به آدرسی که گرفته بودم رفتیم ساختمانی […]

درست است که چندسالی است که در بین ما نیستی ولی در هر مراسمی تورا بین خودمان حس می کنیم مخصوصا” در این روزها ؛ می دانم اگر بودی و این گردهمایی ها ؛ وحدت ها و همکاریهای خاندان را می دیدی از ته دلت خدا را شکر می گفتی و مشوق و همراه ما […]

با تشکر از همه عزیزانی که دربر پایی خیمه عزای سرور و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین به هر طریق ممکن همکاری نموده تا بتوان بنحو شایسته ایی این مراسم برگزار گردد . از کلیه خواهران و برادران عزیز دعوت بعمل می آید که در جلسه ای که به منظور نقد و بررسی عملکرد برپایی محرم ۹۲ […]

۳۶۵ روز گذشت نوشتنش آسان است وگفتنش آسانتر اما برای بازماندگان او صدها سال گذشت برادرم را می گویم محمد کاظم را که در غربت زیست ودر غربت در گذشت وحسرت دیدن مادر بیمارش را با خود به زیر خروارها خاک برد،چه می گویم نمی دانم شاید همدیگر را دیده اند شاید قسمت این بود […]

به همت چند نفر ازافراد خاندان مجدی دردوسال اخیر تکیه خاندان مجدی واقع در محله قلعه رفته رفته به جایگاه اولیه خود برمی گردد وشخصا در چند روزی از شبهای دهه محرم که در آنجا حضور داشتم افراد خاندان ووابستگان آنها هر کدام به شکلی حضور خود را به نمایش گذاشته بودند والحق والانصاف جوانان […]

برای تهیه لوازمات تکیه خاندان مجدی درسال۱۳۹۲ از افراد خاندان ووابستگان منتسب به آنها وجوهی جمع آوری گردید که این وجوه برای خرید سیستم صوتی بی سیم وخرید موتور برق وسایر ملزومات هزینه گردید جمع کل هزینه ها:۱۱۲۸۳۰۰۰۰ریال جمع کل هدایای نقدی:۸۱۲۸۳۰۰۰ریال مبلغ کسری(تراز منفی):۳۱۵۷۵۰۰۰ریال افرادی که مایلند در این کار خدا پسندانه مشارکت داشته […]

دل نوشته ای به یاد برادر غریبم محمد کاظم روزها گذشتند و ماهها به سر امدند .به امید دیدن روی ماهت با ان لبخند های همیشگی و در اندیشه باز امدنت،ثانیه های زندگیم با اوای غم بی تو رفتند و مردند.نگاهم هر روز به امید دیدنت کوی و برزن را مرور میکند.دل من در غم […]