اتاق خاندان مجدی که در محل کنونی دبستان مجدی واقع بوده شامل یک شوادان ،دو اتاق،یک ایوان بزرگ حدودا چهل متری،یک اصطبل و یک اشپزخانه بوده است . بنای “اتاق” را مرحوم ” حاج ابوالقاسم” جد مرحوم ” حاج علی نقی”( سه نسل قبل از ایشان) پی ریزی می کند. حاج ابوالقاسم دارای چهار پسر بوده است و امورات اتاق از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود تا نوبت به حاج علی نقی می رسد . ایشان تاجر ” نیل “(یک نوع رنگ برای پارچه و فرش ) بوده است و در ضمن زوار رابه عتبات عالیات می بردند و لذا مکنت مکفی داشته اند و به بسط اتاق همت می گمارند. حاج علی نقی به دیار باقی می شتابد و این در حالی است که فرزندش ” حاج رحیم ” بیش از دو سال و نیم از عمرش سپری نشده است .

بنا به دلایلی مکان اتاق به شخصی به نام اقای ” ابریشم کار ” که اهل شوشتر بوده است اجاره داده می شود و در انتها اقای ابریشم کار مکان را خریداری می کنند.

حاج رحیم در عنفوان جوانی با همت و تلاش خود ( که ان هم داستان جالبی دارد و ان را به زودی به سمع شما خواهم رساند) به ثروت فراوانی دست می یابد به طوری که بنا به قول صادق بیش از دو هزار هکتار و بنا به قول دیگر بیش از پنج هزار هکتار زمین داشته است . ایشان برای احیای نام جدشان مبادرت به خرید محل اتاق از اقای ابریشم کار نمودند و علاوه بر ان دو زمین کوچک مجاور ان را نیز خریداری می نمایند و انها را به محل اتاق ملحق می کنند. ( که این دو قطعه در واقع تبدیل به حیاط می شوند نه ساختمان )

این مکان که کم کم به ” اتاق مجدی ها “( مجدیون ) تغییر نام می یابد سالیان سال محل رفع و رجوع اختلاقات خاندان مجدی بوده است و همواره حاج رحیم مورد احترام همه ی خاندان _ و حتی شهروندان _ بوده است و حکمیت او را در اختلافات با رضایت تام می پذیرفته اند .

پس از فوت حاج رحیم فرزند ایشان ” عبدالحمید ” به خاطر ترویح روح پدرشان مکان اتاق را به اموزش و پرورش اهدا می کنند و داستان اتاق خاندان مجدی به اینجا ختم می شود .

لازم به ذکر است که حاج رحیم دارای چهار فرزند پسر به نام های ” عبدالحمید ، مسعود ، محمد ناصر و علی ” و چهار فرزند دختر به نام های ” پروین ، فخری ، فریال و گیتی ” است که هماکنون هیچکدام از انها ساکن دزفول نیستند و در امریکا ، تهران و شیراز زندگی می کنند.

در پایان از عموی محترمم اقای ” محمد باقر مجدی نسب ” که در جمع اوری این اطلاعات کمک شایانی به من کردند کمال تشکر را دارم .

اما حکایت ثروت افسانه ای حاج رحیم و عاقبت ان نیاز به مقال دیگری دارد که ان را نیز به زودی به سمع شما خواهم رساند . منتظر باشید.