بعد از ۱۲ سال تصمیم گرفتم شب نیمه شعبان که شب تولد حضرت مهدی است گشتی در شهرمان دزفول بزنم که ای کاش این کار را نمی کردم سوار دوچرخه شدم و وارد خیابان شریعتی شدم ازدحام جمعیت وآلودگی صوتی وبی نظم وترتیبی واز همه بدتر کثیف کردن خیابانها وپیاده روها توسط اکثریت مردم حاضر در صحنه مرا مجبور کرد به خانه بر گردم نمی دانم چرا ما ایرانیان در هر کاری نهایت افراط کاری را مینماییم با چند مثال ساده صحت گفته هایم را به نظر شما می رسانم
۱-شهر ما را دار المومنین نام نهاده اند وروزانه بعد از خواندن هر نماز دعای فرج امام زمان را میخوانیم وبرای آمدن ایشان دعا می کنیم
۲-هر روز شعار النظافت من الایمان را که به معنای نظافت جزیی از ایمان است را سر می دهیم
۳-شعار شهرمان خانه ماست ورد زبان همگی ما شده است
۴-همیشه می گوییم رفتگران این مردان نارنجی پوش برادران ما هستند
۵- در مصرف برق وآب صرفه جویی کنیم شعار سالیانه ماست
۶-در هر موضوعی افراط وتفریط نکنیم در گوش ما جا خوش کرده است
۷-رعایت قوانبن رانندگی معرف فرهنگ هر کشوری است و ده ها موضوع دیگر
حال کلاه خود راقاضی کنید وببینید کدامیک از این چند مورد را که تذکر داده ام شما رعایت می کنید ؟
بگذارید خودم جواب سوالم را بدهم
باید بگویم من شخصا از امام زمان خجالت میکشم وپیش خود می گویم اگر خدای نکرده!! دیشب ظهور میکرد و وارد دزفول می شد وتابلوی ورودی شهر را که نشان از مومن بودن مردم دزفول دارد را رویت می نمود وبعد وارد شهرمان می شد و مومنینی را مشاهده میکرد که موسیقی آنچنانی برایش پخش مینمایند ودختران با آرایش آنچنانی منتظر استقبال از ایشان هستند وماشین هایی را مشاهده می نمودکه راه بندان نمو ده اند تا لیوان یکبار مصرفی پر از شربت بگیرند وخالی آنر ا از پنجره ماشین به بیرون پرتاب نمایند و خیل موتور سوارانی که بی هدف بنزین مصرف می کردند ودر شهر سر گردان بودند به ما چه می گفت ؟به ما نمی گفت پس این همه دعا برای فرج من این بود؟ شما که الفبای دینتان را رعایت نمی کنید چرا برای فرج من دعا می کنید؟
صبح روز بعد ساعت ۵ صبح سوار دوچرخه شدم وگشتی در تمام شهر زدم دلم سخت گرفت میدانید چرا؟ شهر به زباله دانی تبدیل شده بود خیل لیوانهای یکبار مصرف وپلاستیک وکاغذ های چیپس وپفک وبیسکویت و……که بازمانده مردم مومن شهرمان ازجشن تولدامام زمانشان بود ورفتگرانی که صبورانه هدایای مردم به امامشان را جمع آوری می کردند دلم نیامد یاریشان نکنم همراه آنها مقداری از هدایای مردم به امام زمان را جمع آوری کردم تا به ایشان بگویم این جشنی است که ما مردم مقاوم ومومن برایت گرفتیم وروز بعد تا ظهر خوابیدیم تا تجدید قوایی بنماییم تا دوباره دعای فرج برایت بخوانیم