راستش خیلی با خودم کلنجار رفتم تا ننویسم.ولی احساس کردم که باید نوشت تا همه بدانند و فکر کنند و تصمیم بگیرند.انچه می خوانید فرق هایی است که بنده بعد از مدتها تامل بین وا|ژه های حسین و حوسین پیدا کردم.انها را می شمارم تا ما حوسین را به جای حسین (ع)مظلوم ومعصوم ننگریم.چرا که ان وقت این راه که میرویم به ترکستان است.

۱-حسین(ع) یکی بیشتر نیست اما حوسین متعدد است تا انجا که می گویند حوسین این مداح از حوسین ان مداح بهتر است

۲-حسین نماز را ولو در بحبوحه جنگ در اول وقت به پا می دارد اما حوسین نماز صبح را فدای شب بیداری حوسینی خود میکند.

۳-درد حسین حفظ دین و شرافت انسانی است اما تمام مصایب حوسین خلاصه می شود در عطش و سیراب کردن بستگانش.

۴-حسین را باید از بزرگان دین شناخت اما حوسین را می شود لا به لای اواز و اشعار ناعالمان و نا عارفا ن جست..

۵-حسین همیشگی است و برای هر لحظه زندگی الگویی کامل است اما حوسین فقط ده روز از سال خود نمایی می کند و بقیه سال بها نه ای است برای دور هم ایی دوستان قدیمی.

۶-حسین تاثیر یا حسین را منوط به پاکی قلب و خلوص و اطاعت از خدا می داند اما حوسین میگوید       هر چه می خواهد دل تنگت بکن ولی یا حوسین فراموش نشود.

۷-یاران حسین او را بنده خدا می دانند ولی حوسینیان نعره حوسین اللهی سر می دهند.

۸-دوستان حسین نا خود اگاه خون گریه می کنند اما دوستان حوسین خود اگاه خودزنی و مجلس گرمی می کنند و اعلی درجا ت قرب را کبودی های سر و سینه می دانند و بس.

۹-حسین مشعل دار عقلانیت  الهی و عبودیت است اما حوسین بسیاری از کار های خود را به نام عشق به حوسین توجیه می کند و همه مبانی عقلی و شرعی را کنار می نهد و تکلیف را از دوش حوسینیان بر می دارد.

۱۰-در ظهر عاشورای حسینی فقط صدای الله اکبر شنیده می شود اما در عاشورای حوسینی فریاد های حوسین حوسین به جنگ اذان می ایند.

۱۱-عاصیان به مجالس حسین برای توبه وشفاعت می روند اما در مجالس حوسینی گنه کاران برای مجلس داری قدم می گذارند.

۱۲-اتش عشق حسین در قلب دوستدارانش خاموش نمی شود اما حرارت حوسینی پس از یک شور حوسینی فروکش کرده و مبدل به شب خاطره و جوک و قهقهه میشود.

۱۳-همت مجالس حسینی کسب معرفت و شعور است ولی تلاش حوسینیان تنظیم بهتر صف ها و همسانی ضربات و بالا و پریدن هاست.

۱۴-برای سوزاندن حسینیان موسیقی و اهنگ لازم نیست اما حوسینیها تا سبک نوحه معلوم نشود که پاپ است یا چیز دیگر حال خوشی پیدا نمی کنند.

۱۵-حسین برای شنیده شدن حرف ها یش به چیزی نیاز ندارد اما حوسین  برای جلب توجه بیشتر به بوق و طبل و کرنا وعلم وکتل دست میزند.

۱۶-حسین حسینیت خود را حفظ نمود حتی زیر گام اسب ها خنجر کین دشمنان اما حوسین زیر ذره بین معرفت و امام شناسی خود را می بازد.

۱۷-انکه در عاشورای حسینی شهید شد و لقب پر افتخار سید الشهدا زیبنده اوست حسین بود نه حوسین

 براستی اینک ما اهل حسینیم یا حوسین؟؟؟