در تاریخ یکم خردادماه ۱۳۹۲با یک برنامه از پیش تعیین شده به اتفاق نه نفر از دوستان همنوردم ساعت دو بعد از ظهر دزفول را به مقصد کهمان ترک کردیم مرکب ما یک دستگاه اتومبیل ون بود که بعد از طی سه ساعت ما را به خرم آباد رساند خرید های ضروری را انجام داده وبه مقصد الشتر ادامه سفر دادیم برای اولین بار بود که وارد الشتر می شدم وبرایم از چند نظر شهری جالب بود اول اینکه شهری بسیار آرام وساکت بود دوم اینکه موتور سیکلت در آنجا بسیار کم بود سوم اینکه اکثر مغازه ها خالی از مشتری بودند کما اینکه وقتی برای خرید نان به نانوایی مراجعه کردیم کارگران نانوایی درب مغازه نشسته بودند وخبری از مشتری نبود ودر هر نقطه شهر به راحتی جای پارک ماشین مهیا بود الشتر را به مقصد کهمان ترک کردیم هوا رو به تاریکی می رفت وبعد از طی حدود ۲۰ کیلومتر وارد جاده خاکی شدیم به دوستان پیشنهاد کردم به علت تاریکی هوا در کنار رودخانه اتراق نماییم پیشنهادم مورد قبول واقع گردید حدود ۱۰ کیلومتر از مسیر را برگشتیم و روی یک سکوی سیمانی چادرهایمان را علم کردیم نور مهتاب فضا را کاملا روشن کرده بود هوا سرد بود ودماسنج عدد ۷ را نشان می داد بعد از صرف شام که نان وپنیر وهندوانه بود به چادر های خود خزیدیم ودر کیسه خواب شب را صبح نمودیم صبح روز بعد پس از صرف صبحانه قرار شد بقیه مسیر را پیاده طی طریق نماییم گروه ده نفره ما ساعت هشت صبح محل را ترک کردیم سر گروه ما دکتر حسن پور بودند طرفین مسیر ما پوشیده از درختان گردو وبلوط بود وکشت صیفی وسبزی جات نیز به وفور به چشم می خورد پرورش ماهی قزل آلا در جای جای این منطقه دیده می شود در تمام مسیر به ندرت آفتاب دیده می شد چون درختان سر به فلک کشیده مانع تابش نور خورشید می گردید چیزی که برایم جالب بود این بود که هر از گاهی موتور سواری با بیل وکوله ای از کنار ما رد می شد وقتی تحقیق کردم مشخص شد این افراد به صورت قاچاق دور از چشم منابع طبیعی موسیر کوهی می چینند وماشین نیسانی در محل آنها را از ایشان خریداری می نمود بعد از سه ساعت راه پیمایی به محل مورد نظر رسیدیم واتراق کردیم هوا فوق العاده عالی بود وطوری سرد بود که به آفتاب پناه بردیم ناهار جای شما خالی بادنجون سالاد خوردیم وپس از صرف ناهار جهت دیدن آبشار کهمان محل را ترک کردیم آبشاری زیبا وفرح انگیز محاط بین کوه ودرختان پس از یک ساعت توقف آبشار را به مقصد کمپ اولیه ترک کردیم وبعد از سه ساعت پیاده روی به کمپ رسیدیم صبح روز بعد کهمان را به مقصد سراب هنام ترک کردیم این سراب در ۲۰ کیلومتری الشتر در یکی از جاده های فرعی آ:/., قرار دارد دو سراب که از زیر زمین آبی زلال وگوارا را به سطح زمین هدایت می کردند خانه ای تاریخی مربوط به خانواده رحیمی از زمان رضا شاه در این روستا قرار داشت وتنها کاری که میراث فرهنگی انجام داده بود نصب یک تابلو بود وگیشه ای متروکه برای فروش بلیط!!! ولی هر چه جستجو کردیم نتوانستیم کلید دار این خانه را پیدا کنیم سراب را به مقصد آبشار نوژیان ترک کردیم این آبشار در ۴۰ کیلو متری خرم آباد خروجی کمر بندی خرم آباد بروجرد قرار دارد آبشاری با طول بیش از ۷۰ متر که در میان کوه های زاگرس آرمیده است پس از صرف ناهار در این مکان ودیدن آبشار وجوانان بیشماری که در دل طبیعت مشغول کشیدن قلیان بودند تا ریه های خود را از هوای پاک این وسیله بهشتی انباشته نمایند این محل زیبا را به مقصد دزفول ترک کردیم و ساعت هشت بعد از ظهر به دزفول رسیدیم
سفر نامه کهمان
در تاریخ یکم خردادماه ۱۳۹۲با یک برنامه از پیش تعیین شده به اتفاق نه نفر از دوستان همنوردم ساعت دو بعد از ظهر دزفول را به مقصد کهمان ترک کردیم مرکب ما یک دستگاه اتومبیل ون بود که بعد از طی سه ساعت ما را به خرم آباد رساند خرید های ضروری را انجام داده […]
انشاا..که ازاین سفرنامه ها دربرنامه های تابستانی برای افراد خاندان به صورت گروهی برنامه ریزی بشه.