باز محرم آمد و شور حسینی در دل مردم جواته گرفت و مردم در تدارک آداب و روسومی در این ایام می باشند که سالهای زیادی است که با آن زتدگی می کتتد و با شور و علاقه وافر به آن می پردازند بنده بر خود لازم دیدم که جهت آگاهی مردم از فلسفه بوجود آمدن بعضی از این آداب و رسوم اطلاعاتی در اختیار این عزیزان قرار دهم باشد که مورد رضای خدای متعال و سرور و سالار شهیدان اباعبدالله حسین (ع) واقع گردد.
چرا هیئتهای عزاداری به محلات دیگر می روند:
سابقه عزاداری و برپایی تکایا و حسینیه ها و انجام مراسم گوناگون سوگواری در دزفول ریشه در قرن ها و هزاره ها دارد و از دیرباز این سرزمین مرکز ثقل اهمیت و کانون شور و ارادت خالصاته مردم این دیار به خامس آل عبا و خاندان گرامیش بوده است .و این گوته عزادریها ی با شکوه و نمونه مردم دزفول که نشات گرفته از ریشه های اعتقادی و دینی آنان است و صلابت و سنگینی این مراسم همواره زبانزد همگان بوده و می باشد .
یکی از زیبا ترین و دل انگیز ترین مراسم عزاداران حسینی در دزفول که تبلوری از روح همبستگی و یکدلی مردم شریف دزفول است ؛ رفتن تمام دسته های عزادار نیمی از شهر بنام صحرابدر و به تبع ؛ عزاداران دهات و شهرک های هم جوار با تمام امکانات به محله حیدرخانه در عصر تاسوعا و متقابلا رفتن تمام دسته ها ی عزادار حیدرخانه ؛ به صحرابدر در عصر عاشورا و پذیرایی صمیمانه و حسین گونه طرفین هنگام عبور از آن مناطق و مسیرها است که علی رغم اختلافات گهگاهی گذشته و درگیری های شدید محله ای قدیم ؛ سودای تمام ناشدنی عشق حسینی این رشته اتصال و همدلی را مستحکم تر و عاشقان اباعبداالله و یارانش را به هم نزدیک و نزدیکتر می کند.
جریان برقراری و تداول این سنت حسنه ؛ از این قرار بود که بین اهالی محله قلعه که از ساکنین اولیه سرزمین دزفول هستند و اهالی محله سیاهپوشان که از قرن هفتم به بعد در زمان تیمور لنگ و پس از آن به این منطقه آمده اند کدورتی وجود داشت ؛ لذا با تمهیدات و وساطت زعمای شهر و دعوت از سران این دو محله ؛ در محل گله گه که کمی بالاتر از علی کله فعلی است جلسه آشتی کنانی در اوایل محرم سال ۱۳۷۱ هجری قمری ؛ برابر با مهر ماه ۱۳۳۰ هجری شمسی ؛ تشکیل شد و حاصل آن جلسه این شد که مقرر گردید برای حفظ رسالت عاشورائی و رفع عناد و دشمنی و ایجاد دوستی و اتحاد عصر روز تاسوعا عزاداران ساکن نیمه جنوب غربی شهر ؛ به محله حیدرخانه و سیاهپوشان طی مسیر کنند و متقایلا عصر روز عاشورا ساکنین عزادار قسمت های شمالی شهر از قبیل حیدرخانه ؛ ساهپوشان ؛ کرناسیان ؛ کت کتان ؛ ساکیان ؛ سرمیدان ؛ خراطان و غیره با دسته های عزادار و تجهیزات ؛ در مسیر جنوبی شهر به حرکت در آیند و مورد پذیرائی متقابل قرار گیرند.
برخی از مطلعین عقیده دارند که ایجاد این صلح و همدلی به همت و پایمردی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا سید حسین فارغ و بزرگان خاندان معظم مجدی و همچنین حاج جمشید لوائی رئیس وقت محله کرناسیان بوده است .
یکی دیگر از عوامل هم بستگی مردم ؛ رفتن همه دسته ها و هیئات عزادر مناطق و محله های مختلف دزفول و دهات و شهرکهای اطراف به بقعه سید سلطانعلی رودبند در صبح عاشورا است که به انگیزه ارادت زیاد مردم دزفول که ناشی از کرامات این بزگوار بوده از همان زمان های اولیه صورت می گرفته است.
این مراسم که با تجهیزات و تدارکات کامل در قالب دسته های گوناگون با شکوه و جلال خاصی انجام می پذیرد به سبب کثرت بیش از حد هیئات و گروه ها و اشغال و ترافیک مسیرها حرکت دسته ها از ساعت ۳ بامداد شروع و تا ساعت ۲ بعدازظهر ادامه می یابد . البته در سالهای استقرار حزب زحمت کشان و وجود اختلاف و دودستگی بین محله های مختلف محله های صحرا بدر مشرقی در صبح عاشورا به جای رودبند به محل بقعه بوالعلا می رفتند و در آن زمان در محوطه بوالعلا قبرستان وسیعی قرار داشت ولی بعد ازاضمحلال حزب مورد ذکر و آشتی محلات اهالی محله های صحرابدر شرقی هم به سایرین پیوستند و آنها هم صبح روز عاشورا راهی بقعه رودبند می شوند .و این امر سالهای زیادی است که ادامه دارد و هر سال با شکوه تر و با عظمت بیشتری بر پا می گردد.
و خاندان معظم و بزرگوار مجدی این افتحار را دارند که هر ساله در عصر عاشورا میزبان سوگواران سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) می باشند و به این نوکری افتخار می کنند.
فلسفه بوجود آمدن بعضی از رسم های محرم
باز محرم آمد و شور حسینی در دل مردم جواته گرفت و مردم در تدارک آداب و روسومی در این ایام می باشند که سالهای زیادی است که با آن زتدگی می کتتد و با شور و علاقه وافر به آن می پردازند بنده بر خود لازم دیدم که جهت آگاهی مردم از فلسفه بوجود […]
چرا ابتدا صحرابدر به سیاهپوشان میاد؟و چرا سیاهپوشان طاسوعا حرکت نمیکند وصحرابدر عاشورا؟