آیا هیچوت از خود پرسده اید ؛ اولین محله ای که در دزفول به وجود آمد و تشکیل موجودیت داد ؛ کدام محله بود و کی به وجود آمد؟
هیجده قرن پیش ؛ یعنی در سال ۲۶۰ میلادی ؛ شاپور اول پادشاه ساسانی ؛ پس از غلبه بر والرین ؛ امپراطور روم و به اسارت گرفتن ده هزار اسیر رومی ؛ این اسیران را به دزفول آورد که توسط آنان پل باستانی کنونی را بر روی رودخانه دز بسازد ؛ لازمه این کار در درجه اول ؛ تهیه یک قلعه نظامی برای حفاظت منطقه و نظارت و مراقبت از اسیران سازنده پل و بعد ساختن اماکنی برای انبار مصالح و اسکان سازندگان پل بود ؛ لذا ابتدا قلعه نظامی مستحکمی در ساحل شرقی دز ساخت ؛ که این قلعه بنیان و اساس موجودیت محله قلعه گردید و محله قلعه از آن زمان هنوز این نام را یدک می کشد.
بعد از ساختن قلعه ؛ در اطراف آن آبادی کوچکی نیز برای نگهداری مصالح و ملزومات و هم چنین سکونت سازندگان پل ؛ فراهم شد و چون این آبادی همواره مورد تردد و در اختیار مهندس مسئول پل ؛ بنام اندامشک رومی و سایر اسیران همکارش بود ؛ نام این محله به اندامشک معروف شد ؛ این آبادی نطفه اولیه ایجاد شهر دزفول در اطراف قلعه بود و تا مدت های مدید ؛ به دزفول کنونی ؛ اندامشک گفته می شد که با توسعه آن ؛ به ساحل دز ؛ روناش بوجود آمد و نام دزفول آن زمان ؛ به تدریج از اندامشک به قصر روناش تغییر کرد ؛ این منطقه از محله قلعه کنونی تا مسجد جامع را در بر می گرفت و اهالی و سکنه آن به قصری معروف شدند.
بعد از خلاص شدن اسیران از ساختن پل دز و شهر جند یشاپور و چند ابنیه دیگر و گذشت این دوران ؛ در اواخر دوره ساسانیان قلعه نظامی ساخته شده توسط شاپور اول ؛ تبدیل به زندان مخوف و وحشتناکی به نام انوشبرد (یا زندان فراموشی ) گردید.
این دژ مخوف و مستحکم برای زندانی کردن افرادی بود که نمی خواستند آنها را بکشند و آن قدر در آن قلعه و سیه چال می ماندند تا خودشان می مردند و کسی حق نداشت از آنان سراغی بگیرد و هر کس حتی اسم این زندانیان را می برد ؛ خودش هم در آن زندان وحشتناک زندانی می شد.
و اما قل قله چیست و کجاست ؟
قل به معنی تپه است ؛ برج و باروئی بود ؛ تقریبا” در امتداد غربی خیابان طالقانی فعلی در محله قلعه که تا حدود هفتاد سال پیش هنوز بقایائی از آن بر جا بود که با توسعه خیابان ها ؛ آثاری از آن باقی نماند و به حسب نوشته های منابع موجود ؛ در گذشته مورد استفاده نظامی و دیده بانی بوده است که بعدا” به زندان انوشبرد تبدیل شد و این اواخر برای مقاصد نظامی و دیده بانی مورد استفاده بود .
از ساکنین این محله قدیمی و اولیه دزفول که به منطقه مسکونی تبدیل گردید و هسته اولیه شهر قرار گرفت ؛ می توان به خاندان بزرگ و معزز مجدی اشاره نمود .
خاندان مجدی اکثرا” تا زمانی که خیابان ساحلی ساخته نشده بود در این محله زندگی می نمودند و زمانی که این خیابان شروع به ساخت گردید مجبور به جا به جایی به مناطق دیگر شهر گردیدند . البته خیلی از مجدیها در این محله هنوز ساکن می باشند و کوچه اصلی این محله بنام کوچه مجدیان می باشد و این محله با نام مجدیها گره خورده است بگونه ای که در ایام محرم اکثر خاندان مجدی جهت عزاداری به این محله ( سر لووایه ) مراجعه می نمایند و در عصر عاشورا از هیئت های عزاداری که از این محله عبور می نمایند به گرمی پذیرائی می نمایند و مسجد آیت الله مفید ( مسجد مجدیان ) و مدرسه مجدی نیز در این محدوده قرار دارد.
قله (قلعه) اولین و قدیمی ترین محله دزفول
آیا هیچوت از خود پرسده اید ؛ اولین محله ای که در دزفول به وجود آمد و تشکیل موجودیت داد ؛ کدام محله بود و کی به وجود آمد؟ هیجده قرن پیش ؛ یعنی در سال ۲۶۰ میلادی ؛ شاپور اول پادشاه ساسانی ؛ پس از غلبه بر والرین ؛ امپراطور روم و به اسارت […]
بچه که بودم اومدن به دزفول ورفتن به خونه بی بی ماررشید عین یه رؤیا بود بالاکشیدن از شیب تندمحله ی قلعه ،خانه های قدیمیش ،همسایه های صمیمی مار یداالله ومار منا وسلطون شاپسند وخانه ی بی بی با دربهایی که مثلش را ندیده بودم همان که خودش بهش میگفت ((درتو یَ طاقی)) کبوترچاهی هاکه بی خیال همه جاورجه وورجه میکردند بی بی که برامون توی بشقابهای رویی لوبیا شهری پخته وآماده میخریدوشیربرنج عمو رشید با گیوه های سفیدش که آروم آروم از سر ((لووایه)) می اومد وتاچشمش بهمون می افتاد صورتش پرخنده میشد ومیگفت ((و،ب ب کی اومییه ؟)وگذراززیر ساباطهای تاریک با هیجان آمیخته با ترس از جنهایی که لابد آنجا سکونت دارند و رسیدن به بازار قدیم ودیدن راسته های آهنگران و بزازان وخراطان و.. بعد از آن رسیدن به پل جدید ورودخانه ی آبی آبی دز چقدر برام لذت بخش بود یادآنروزها بخیر
سلام
ازتون ممنونم که این سایتو درست کردین تا محلمون رو همه بشناسن ما محله خوبی داریم با طایفه های بزرگ واصیل که از جمله اونا طایفه ی شما (مجدی) طایفه آهونمدی طایفه رشنو طایفه بدیعی و …
من خودم قلعه ای هستم و قلعه ای میمونم
من از خانواده عسل زاده هستم
سلام بر بچون دزفیل بخصوص قلعه
مو نوه مش حوجی هیسم
تا قبل سال ۸۳ ماشینش نیسون قرمز سی محرم درسش بکوردن سی مسجد صعصعهمه کیچه باقلیون
خدا رحمتش کنه تنها وارثش منم
امیدوارم مثلش با عزت ای دنیا رم
الان مار محمود که دایم ببوه خودش تنا په عموم زندگی بکنه
تن خدا هواشه داشته بوه
باسلام.خاندان قمرزاده هم از طوایف بزرگ و ساکن این محله هستن