هیات متحده ی قلعه در ساعت یک بعد از ظهر از دور فلکه امام وارد مسیر شد و ده دقیقه ی بعد فلکه را دور زد و وارد خیابان امام شد . تا چهار راه را بسیار آرام حرکت کردیم.در ابتدا یکی از مسءولین هیات مواردی را به عزاداران گوشزد کرد . از جمله ی این موارد عدم تلنبار کردن شال های رنگارنگ بر روی هم بود .
اولین مداحی که پشت میکرفون قرار گرفت اقای ” محمد زمان ” بود که نوحه ی زیر را می خواند :
هلهله نکنید لشکر
بخدا میمیره حسینم کنار اکبر .
تا چهار راه را به آرامی راه پیمودیم و وقتی به آنجا رسیدیم طبق جدولی که نوشته شده بود هیات قلعه پنجاهمین هیاتی بود که از چهارراه عبور می کرد.اولین هیات در ساعت ۹٫۱۰ دقیقه از چهارراه گذشته بود.
از آنجا که گذشتیم نوحه بدین شکل عوض شد :
می رود تا عرش اعلا
ناله ی وا محمدا
مثل هر سال با ورود به محله ی سیاهپوشان خیل پذیرایی ها و کشتار گوسفند به سمت هیات قلعه سرازیر شد و عزیزان محله ی سیاهپوشان به شکل ویژه ای میزبانی قلعه را انجام دادند . این رسمی است که سال های سال است که اجرا می شود و این دو محله نگاه ویژه ای به همدیگر دارند کما اینکه پذیرایی محله ی قلعه در عصر عاشورا از سیاهپوشان در بدو امر کنار گذاشته می شود و چنانچه یکی از اقلام پذیرایی به اتمام برسد کسی به سهمیه ی سیاهپوشان تعرضی نمی کند .
دقایقی از ساعت دو گذشته بود که مداح هیات عوض شد و اقای علی شیخ نجدی پشت میکرفون قرار گرفت و چنین نوحه ای را سر داد :
مانده داغی بر جگرم
خدا نشد آبی برسانم به اصغرم
از خیابان آیت الله قاضی گذشتیم و در حالی که ساعت به سه نزدیک می شد مداح سوم هیات یعنی اقای عسگری شروع به نوحه سرایی کرد با متن زیر :
عباس علمدار است
عباس سپهدار است
اما چه کند مشک تهی آب ندارد
نوحه ی ایشان مصادف بود با ورود ما به محله ی کرناسیان .
هیات بدون هیچ گونه توقفی بیست دقیقه بعد به محله ی ساکیان رسید و با ورود هیات به کوچه پس کوچه ها ، به یاد سال های گذشته افتادم که هر زمان که از انجا می گذ شتیم مرتبا” سیم ها قطع می شدند و ازدحام جمعیت مانع از ارتباط جلوی هیات با ماشین کنترل می شد اما به یمن ورود سیستم بی سیم از سال گذشته این امر مرتفع گردید و به هیچ وجه قطعی صدا نداشتیم .
ساعت ۳٫۲۵ ماشین کنترل ( که در انتهای هیات حرکت می کند ) وارد سر میدان بزرگ شد و این در حالی بود که هیات مارش ( که در جلوی هیات حرکت می کند ) به ” لوایه ” رسیده بود .
هیات با نوحه ی اقای عسگری به راه خود ادامه داد تا ساعت چهار که وارد محله ی قلعه شدیم و کم کم عزاداران هر کدام به سمت محله ی خودشان حرکت کردند .
با ورود به کوی شهید مجدیان نیز عزیزان خاندان مجدی متوقف شدند و بقیه ی هیات به راه خود ادامه داد .
بارها از بلند گو اعلام شد که فردا صبح هیات راس ساعت شش صبح حرکت می کند تا بتوانیم زود تر برگردیم و آماده ی پذیرایی عصر عاشورا بشویم.امشب با توجه به خستگی راه ، برنامه ی خاصی در هیات اجرا نمی شود و فقط عزیزان دست اندر کار در هیات حضور دارند جهت رتق و فتق امور .
اما ذکر چتد نکته :
– دیشب برای آماده کردن ماشین کنترل ، سیستم صوتی و سنج و دهل ها چند تن از خادمین هیات تا صبح بیدار بوده اند و برخی از آنها ساعت یازده صبح به خانه رفته اند و فقط فرصت تعویض لباس و خوردن ناهار را داشته اند.
این عزیزان که راضی به درج نامشان نبودند همه ساله این زحمت را بر خود هموار می کنند و در واقع کار های مهم و حیاتی پشت پرده را انجام می دهند و وقتی عزیزان عزادار برای حرکت تشریف می آورند می بینند که همه چیز بسامان است و زحمات این عزیزان از چشم ما پنهان می ماند . البته واضح و مبرهن است که این پوشیدگی ظاهری است و آن که باید این امور را ببیند نیاز به چشم بصر ندارد و خود حسناتش را برای این عزیزان منظور خواهد کرد .
– خانم راضیه مجدی نسب ف محمد رضا در طول مسیر به همراه هیات بود و عکس های بسیاری گرفت که امیدواریم مانند سال گذشته در مراحل مختلفی در سایت خاندان رویت شوند .
– فردا ظهر مصادف با عاشورا ، در مسجد آیت الله مفید منتظر تمامی خوانندگان و عزاداران برای صرف ناهار هستیم .
ناهار ، نذری اقای ” عبدالامیر مجدی نسب ” است که از همین جا و از زبان ایشان تمامی عزیزان را دعوت می کنیم .

AU (200) AU (202) AU (206) AU (217) AU (219) AU (220) AU (222) AU (226) AU (575)