اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.
۱- یکی از دوستام عاشق یه دختره بود نامزد کردن با هم؛ خیلی همو دوست داشتن بعد از یه مدت دختره گذاشت رفت با یکی دیگه ازدواج کرد. دوستم اومده بود پیشم سرشو گذاشته بود رو زانوهام گریه می کرد و می گفت: عشق و عاشقی همش دروغه! دیگه می خوام مثل تو باشم عاشق نشم؛ وابسته نشم؛ پست باشم؛ آشغال باشم؛ عوضی باشم؛ مثل لاشخورا زندگی کنم! مونده بودم دلداریش بدم یا بزنم لهش کنم.
۲- طریقه خرید هندونه توسط بابام: بو کردن هندونه، پرت کردن و گرفتنش از رو هوا، وزن کردن با دست، شمردن خط های هندونه، زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر، نگاه عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی (که آره آقا من این کارم)، خریدن هندونه، آوردن به منزل، همه رو چنگال به دست جمع کردن، دست و سوت و جیغ و هورای حضار، پاره کردن هندونه، پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید با طعم خیار.
۳- می دونید تنفر برانگیزترین آدم کیه؟ اونی که تو جواب ابراز علاقه، بهت میگه مرسی!
۴- به بعضی ها باید گفت، یه ذره صورت رو آرایشت مونده.
۵- یه آدم خسیسی داشت آدرس خونشون رو به دوستش می داد: میای از در ورودی آپارتمان، داخل می شی میری سمت آسانسور، دکمه طبقه نهم آسانسور رو با آرنج می زنی. وقتی اومدی بالا از آسانسور که بیای بیرون، سمت چپ خونه منه. با آرنج در میزنی و منم در رو باز می کنم. دوستش میگه: به نظر آسون میاد ولی چرا باید با آرنج در بزنم؟ طرف میگه: چی؟ یعنی دست خالی اومدی دیدنم؟
۶- می گم فیزیک خیلی آسون می شد اگه سیب به جای زمین می افتاد تو سر نیوتون راحت می شدیم.
۷- آیا می دانید زبان ایرانی ها مختصرترین زبان دنیاست؟ مثال: جمله «میری سریع این کار و انجام میدی و برمی گردی»، فقط با یک کلمه بیان می شود: «اومدیا»!
۸- واقعا چرا تا مدت ها دفتر ۸۰ برگ نداشتیم؟ ۶۰ کم بود، ۱۰۰ زیاد؟ مشکلاتی برای تحصیل داشتیما.
۹- تو چین اگه شکست عشقی بخوری چند برابر زجر می کشی، لامصب هر طرفو که نگاه می کنی قیافه عشقت میاد جلو صورتت.
۱۰- با کلی ناز و ادا رفتم جلوی بابام میگم موهامو کوتاه کردم خوشگل شدم؟ یه نگاه بهم کرد گفت جلل الخالق خدا چی ساخته نگاه کن تو رو خدا. منم کلی ذوق مرگ شدم دیدم داره اشاره می کنه به تلویزیون: «راز بقا در حال نشون دادن دوتا شامپانزه».
۱۱- به یاد اونی که نگفت من با بقیه فرق دارم، ثابت کرد.
۱۲- نشستیم کل خانواده داریم فیلم نگاه می کنیم تیکه حساس فیلم، بابا گوشیش زنگ می خوره جای اینکه بره تو اتاق صحبت کنه، خیلی شیک و مجلسی همونجا می شینه و صدای تلویزیون رو کم می کنه! پدر جان، ما در نقش گلدونیم؟
۱۳- عمو زنجیر بافت؟ بله. زنجیر منو بافتی؟ بله. تا اینجاشو حرفی ندارم. بعد از این شاعر یکدفعه جو می گیرتش میگه پشت کوه انداختی؟ بله. خب مرد حسابی این همه زحمت کشیدی زنجیر بافتی برای چی پشت کوه انداختی؟ و در آخر هم شاعر به طور کل باباها رو تبدیل به بز و گوسفند و سگ و گربه و اینا می کنه. بابا اومده. چی چی آورده؟ نخود و کیشمیش. با صدای چی … و اینگونه بود که ما خل و چل بزرگ شدیم.
۱۴- وقتی بچه بودم هر وقت می گفتن واسه شفای مریضا دعا کنید، اول از همه واسه شفای قلب مریض میزوگی دعا می کردم.
۱۵- هیچ وقت از مشکلات زندگی نارحت نشو، کارگردان همیشه سخت ترین نقش ها را به بهترین بازیگرها می دهد.
۱۶- پدر و مادرم سر پول دعواشون شده، در آخر به این نتیجه رسیدن من به هیچ جا نرسیدم و بدبخت شدم. زندگیه داریم؟
۱۷- من از آن روز که «دربند» توام تو هم «درکه» منی.
۱۸- اصولا مخالف خودکشی هستم مگر اینکه عکس شناسنامم پخش بشه.
۱۹- این روزها گرونی اینقدر بیداد می کنه که جیبم دیگه جواب نمی ده. جواب که نمی ده هیچ، تازه سوال هم می پرسه!
۲۰- قدیما به کسی که به پات می نشست می گفتن: وفادار، الان می گن: سیریش.
۲۱- یاد زمانی که تو آرایشگاه مردونه فقط مو کوتاه می کردن بخیر.
۲۲- بیماری یخچال گرایی چیست؟ نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن در یخچال می کند، در حالی که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا می داند که چه می خواهد.
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج می شود. سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می گیرد، در یخچال را باز می کند، چیزی برنمی دارد، در را می بندد، این بیماری به وفور در میان متولدین دهه های ۶۰ و ۷۰ به چشم می خورد.
۲۳- نصیحت یه مرد به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش، بی توجه از بغلش رد شو، این کار از صدتا فحش براش بدتره.
۲۴- پولمیذاری تو موسسه ورشکست میشه، می ذاری بانک اختلاس می کنن، میدی به مامانت پس نمی ده بهت، پیش خودت نگه می داری خرج می شه، بعد می گن چرا طرف اعصاب درست درمون نداره.
۲۵- دانشمندان بر این باورند که ۷۸۹۰۳۲۱۵۷ هزار نفر در دنیا دچار تنبلی مفرط هستند. خب توام جزوشونی خوندی عددو؟ نخوندی؟…
۲۶- زن داداشم پاش رفته رو سوسک، شب موقع خوابیدن پاشو از تخت آویزون کرده که از خودش دور باشه. نمی دونم دادشم با چه انگیزه ای ادامه می ده به این زندگی.
۲۷- دیشب ضربه روحی عجیبی خوردم؛ وسط خواب بالشتمو اونوری کردم دیدم اونورشم گرمه، خدا قسمت نکنه.
۲۸- سخت ترین کار تو دوران دانش آموز بودن، خوردن نارنگی زیر میز بود! لامصب بوش تا دفتر می رفت.
خیلی خندیدم بطوری که یخ کردم