« به آرزوى جبرئيل توجه كنيد»
چند وقتی بود می خواستم مطلبی را که نوشته بودم وبرای شما آماده کرده بودم را در سایت قرار بدم اما دیدم نمیشه به عنوان یک نظر قرارش بدم برای همین از یکی از نویسندگان سایت درخواست کردم تا لطف کنه ومطلب من رو بر روی سایت قرار بده که آقای امین شیخ نجدی قبول زحمت فرموده و به درخواست این حقیر جامه ی عمل پوشاند.
« به آرزوى جبرئيل توجه كنيد»
شما رو نمی دونم اما بار اولی که خودم این تیتر رو دیدم توجهم بهش جلب شد . گفتم ببينم آرزوى جبرئيل چيست؟
ديدم حديثى را از «مواعظ العدديه» حضرت آيت الله مشكينى نقل كرده : پيامبراكرم (ص) به على (ع) فرمود: اى على جبرئيل به من گفت: آرزو داشتم بخاطر انجام هفت كار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم.
1ـ در نماز جماعت شركت كردن.
2ـ همنشينى با علما.
3ـ اصلاح و آشتى برقرار كردن بين دو نفر كه با هم قهر هستند.
4ـ محبت و نوازش نمودن نسبت به يتيمان.
5ـ عيادت مريض نمودن.
6ـ تشييع جنازه كردن.
7ـ در موسم حجّ به حاجيان در مكه آب دادن
در این بین آرزوی ششم خیلی بیشتر توجهم رو جلب کرد آرزوی جبرئیل عملی بود که چند سالی است در بین خاندان والبته بعضی از طوایف شهر دزفول زنان از انجامش منع شدند و حال آنکه مقرب ترین فرشته الهی به سبب آن آرزوی بشر بودن می کند.
آری شرکت در مراسم تشییع جنازه ، مراسمی که به نوعی آخرین ثانیه های حضور ما در کنار متوفی است و میتوان گفت بدرقه کردن مسافر سرای جاودان است بدرقه ای که هم مسافر از آن سود می برد و هم بدرقه کننده
روز مرگم نفسی وعده دیدار بده وانگهم تا به لحد خرم ودلشاد ببر
وما چه راحت با چند جمله ی رسم جدیده ، تشییع جنازه برای زن مکروهه و یا اینکه چرا زنها بیان اذیت میشن و….خودمون وعزیز از دست رفتمون را از خیل عظیم برکات خداوندی محروم می کنیم
در کتاب ثواب الاعمال پیرامون پاداش تشییع جنازه چنین آمده است: ابو الجارود از امام باقر (ع) نقل کرده است که فرمود: «از جمله مناجات هاى موسى (ع) با خدا این بود که گفت: … پروردگارا، کسانى که تشییع جنازه کنند چه پاداشى دارند؟ فرمود: گروهى از فرشتگان خود را که پرچم هایى به همراه دارند بر آنها مىگمارم تا آنان را از گورهایشان به سوى عرصه محشر بدرقه کنند…»
پيامبر صلى الله عليه و آله :فرمود نخستين پاداشى كه بعد از مرگ مؤمن به او داده مىشود، اين است كه همه تشييع كنندگان جنازهاش آمرزيده مىشوند
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه انسان بهتر است دعوت به تشييع جنازه را بپذيرد يا وليمه و سور را؟ فرمود : دعوت به تشييع جنازه را بپذيرد؛ زيرا حضور در تشييع جنازه، يادآور مرگ و آخرت است و حضور در وليمهها از اين امور غافل مىگرداند
و باز در حدیثی دیگر از پيامبر (ص) :براى نيكى به پدر و مادرت، مسافت دو ساله بپيما. براى به جا آوردن صله رحم، مسافت يك ساله بپيما. براى عيادت بيمار، يك ميل راه بپيما و براى شركت در تشييع جنازهاى، دو ميل راه بپيما.
و نیز باز در روايت آمده است كه هر كس جنازه اى را تشييع كند، در رفتن و برگشتن به هر گامى كه برمى دارد، خداوند هزار هزار حسنه برايش مى نويسد و هزار هزار گناه را از نامه عمل او محو مى كند و به او هزار هزار درجه مى دهد.
آری اهمیت وثواب شرکت در تشییع جنازه تا حدی است که :
تشییع جنازه مؤمن از جمله موارد جواز خروج معتکف از مسجد است واین عمل اعتکاف را باطل نمی کند (الحدائق الناضره ج 4 ،ص 84-85)
و جالب این است که بدانید از تشییع جنازه در یک جای دیگر نیز نام برده شده
آری بر روی درب هفتم بهشت چنین نوشته شده است :
سفیدی و نورانیت قلب در چهار خصلت است
عیادت بیماران ، تشییع جنازه ها ، خریداری کفن وبر گرداندن قرض ها به صاحبانشان
در اینجا با ذکر روایتی اهمیت حضور تا آخرین لحظه های تشییع جنازه را در عملکرد اولیای دین بیان می کنم:
زراره مى گويد:درمراسم یکی از مسلمانان موقعى كه از نماز ميّت فراغت يافتيم ، وارث آن ميّت به حضرت باقر(ع)گفت: خدا شما را رحمت كند برگرديد كه اجر زيادى برديد، زيرا شما نمى توانيد پياده روى كنيد.
ولى امام باقر(ع) اين پيشنهاد را نپذيرفت. من به آن بزرگوار عرض كردم: اين مرد كه به شما اجازه مراجعت داد و من هم در نظر دارم كه از شما تقاضاى مراجعت نمايم پس جا دارد كه برگرديم
امام باقر(ع) در جوابم فرمود: مقصود خود را انجام بده، زيرا ما به اذن اين مرد نيامده ایم تا با اجازه او مراجعت نماييم، بلكه ما اين عمل را به منظور آن اجرى كه خواهان آنيم انجام مى دهيم زيرا انسان به همان مقدارى كه تشييع جنازه كند مأجور خواهد بود.
ونیز به همین نیز اکتفا نشده و بیان گردیده که مستحب است که بعد تشییع جنازه وقت رفتن پس از طی کردن چند قدم ،دوباره به سمت قبر برگردید تا مرده با قبر انس بگیرد.
فلجمله روایات واحادیث در این باب بیشمارند اما به خاطر اینکه خواندن همه ی آنان از حوصله شما بزرگواران خارج است به همین قدر بسنده کرده وبه سراغ مباحث دیگر میروم
یکی از دلایلی که عده ای از بزرگواران آن را علت و مبنای منع زنان میدانند کراهت داشتن شرکت زنان در تشییع جنازه است حال آنکه باید در نظر داشت در دین مبین اسلام برای هر دستوری علتی است
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
آنچه من در روایات یافتم این بود «شركت در تشييع جنازه براى زنان جوان كراهت دارد» نه برای همه زنان و میتوان این را از دید تاثیری که بر روحیه زنان جوان می گذارد دید
و نیز در قسمتي از وصيت رسول خدا (ص) به امام علي (ع) چنين آمده است:
يا علي! ليس علي النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة و لا عيادة مريض و لا اتباع جنازة… و لا تولي القضاء» صدوق،1404ق: ج4، ص364»
در اين روايت تکاليفي مثل شرکت در نمازهاي جمعه و جماعت، اذان و اقامه، عيادت مريض، تشييع جنازه و مسئوليت قضاوت از زنان برداشته شده است.
و این نیز حرام یا کراهت داشتن این امور را بیان نمی کند بلکه لطفی است از جانب خدا جهت آسان بودن امور بر زنان
مرحوم شهید مطهری در این باره می فرماید:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زنان را از تشييع جنازه منع نكردگو اينكه آن را هم لازم نشمرد. رسول خدا ترجيح داد زنان در تشييع جنازه شركت نكنند. در عين حال در موارد خاصى شركت كردهاند و احياناً نماز خواندهاند. در روايات ما آمده است كه وقتى زينب دختربزرگ رسول اكرم وفات كرد زهراى مرضيّه سلام اللَّه عليها و زنان مسلمانان آمدند و بر وى نماز خواندند..
کما اینکه متناوبا در جامعه امروز ،در تشییع علما ، بزرگان ،شخصیت ها ، شهدا و حتی در تشییع های بسیاری که هر روزه در حرم امام رضا(ع) و سایر امامزادگان انجام می شود حضور زنان دیده می شود و بلفرض حتی یبکبار دیده نشد که مرجعی (که عالمان دینند) وصیت کند یا بگوید که زنان در تشییع جنازه اش حضور نداشته باشند.
در سوالی ازمقام معظم رهبری آمده است :
س 244: آيا شرکت در تشيع جنازه و حمل آن براى زنان جايز است؟
ج: اشکال ندارد.
توضيح المسائل ، ص 120. ص 121
عده ای دیگر بی تابی و گریه و ناله کردن زنان را عاملی برای منع آنان دانسته اند
امام علی (ع) در روایتی نقل می کنند :
از پيامبر خـدا (ص) شنیدم که دو صـدايند كـه نـفرين شدهاند و خداوند از آنها نفرت دارد : آه و فغان كردن به هنگام مصيبت و صداهاى هنگام (سرمستى از) نعمت ؛ يعنى نوحه كردن و آواز خواندن .
(دعائم الإسلام : 1 / 227 منتخب ميزان الحكمة : 334)
البته این نوحه کردن مراد آن حالتی است که فرد زبان به شکوه به درگاه الهی بگشاید و یا سخنی باطل و نابجا بگوید
اما آنطور که در احادیث بیان شده ائمه از نوحه سرایی که باطل در آن گفته نشود منع نکرده اند کما اینکه آمده است:
* زنان انصار ( به محض شنیدن خبر ( شایعه ) شهادت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله در جنگ احد) صورت های خود را خراشیدند و موهای خود را پریشان نمودند و موهای جلوی سر خود را کندند و گریبانها چاک زدند و غذا خوردن را بر خود حرام کردند . و زمانی که پیامبر را دیدند ، حضرت دعای خیر برای آنان کرد و آنها را امر نمود که خود را بپوشانند و به منزلهای خود بروند …
همانطور که می بینید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وقتی با زنان مواجه شد برای آنان دعای خیر فرمود .
*از اسماء دختر زيد نقل شده است كه مىگويد:وقتى كه ابراهيم فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله وفات نمود رسول خدا صلى الله عليه و آله گريه مىكرد، یکى از اصحاب به نام معزى به حضرت عرض كرد: اى رسوال خدا تو سزاوارترى كه خداوند عزو جل اجر تو را در اين مصيبت بزرگ قرار دهد حضرت فرمود: چشم گريان است و قلب محزون ولى چيزى كه موجب سخط و خشم پروردگار گردد نمىگوئيم. بعد حضرت خطاب به ابراهيم كرد و فرمود: اگر نه اين بود كه مرگ وعده حق و موعود جامع است و اينكه آخر تابع اول است يعنى اولين همه مردند آخرين به دنبال آنها مىميرند هر آينه مصيبت تواى ابراهيم برای ما بسيار بزرگ بود ولى چون ما هم نيز بزودى به آن جهان ملحق خواهم شد مصيبت تو را تحمل مىكنيم و ما براى تو محزونيم
امام خمینی(ره) در اینباره گفته است:
نوحهسرایی بر میّت خواه به نظم باشد یا به نثر در صورتی که مشتمل بر باطل از قبیل دروغ و سایر محرمات نباشد، جایز است (تحریرالوسیله، 1، 93).
چون سخن بر وصف این حالت رسید هم قلم بشکسـت و هـم کاغـذ دریــد
باید توجه داشت گاهی اوقات مصیبت وارده بیش از حد است و در این حال ، بعضی امور را استثنا قرار داده اند چنانچه در مصیبت از دست دادن پدر و برادر گریبان چاک دادن نیز جایز است و دارای پیشینه هم بوده است
گریبان چاک زدن حضرت موسی در وفات حضرت هارون علیهما السلام
خالد بن سدیرمی گوید : از امام صادق علیه السلام ( در مورد مردی که در مرگ پدر ، مادر ، برادر ، و یا یکی از نزدیکانش لباس خود را پاره کند ( گریبان چاک بزند ) ) پرسیدم ، حضرت فرمود : گریبان چاک زدن اشکالی ندارد ، همانا موسی بن عمران در وفات برادرش هارون گریبان چاک زد .
و نیز امام حسن عسکری(ع) در مرگ ابوجعفر سید محمد، برادر بزرگوارشان ، و در مرگ پدرش امام هادی (ع) گریبان جامه خویش را پاره کرد و نیز عقیله بنی هاشم نیز در رویداد کربلا چنین کردند. .
دلم از نرگس بیمار تو بیمار تر است چاره کن درد کسی کز همه ناچار تر است
من بدین طالع برگشته چه خواهم کردن که زمژگان سیاه تو نگونسار تر است
عقل پرسید که دشوار تر از مردن چیست عشق فرمود فراق از همه دشوار تر است
البته با همه ی سختی که مصیبت ها برای بازماندگان دارند نباید از صبر و استرجاع غافل شد .
خداوند متعال در قرآن كريم فرمود: الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئك هم المهتدون (سوره بقره آيه 156 و 157 ) يعنى صابران كسانى هستند كه وقتى مصيبتى به آنها برسد مىگويند: ما به فرمان خدا آمدهايم و به سوى او رجوع خواهيم كرد اينها همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حال آنان شده و آنها هستند هدايت يافتگان
امام باقر عليه السلام فرمود:هيچ مومنى در جهان به مصيبتى گرفتار نشود كه هنگام ورود آن مصيبت انا لله و انا اليه راجعون گويد جز اينكه پروردگار گناهان گذشته او را خواهد بخشيد. البته گناهان صغيره نه آن گناهان كبيرهاى كه خداوند وعده آتش بر آنها داده است و دخول بر دوزخ را بر مرتكبين آنها اگر بدون توبه بميرند حتمى ساخته، و نيز حضرت فرمود:تا آخر عمر خويش هرگاه ياد آن مصيبت افتد و اين كلام را بر زبان سازد و خدا را بدان سپاس گويد، ايزد متعال گناهانى كه در ميان اين دو استرجاع از او سر زده همه را عفو مىفرمايد به جز گناهان كبيره.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پر وبالی بزنم
آری براستی اگر همه ما بدانیم و همیشه به یاد داشته باشیم که کل نفس ذائقه الموت وانا لله و انا الیه راجعون
بدون شک تحمل ما در مصیبت ها قدری بیشتر خواهد شد
گفتم که الف گفت دگرگفتم هیچ
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
اما سخن آخر :
دیده پر از اشک مثل گلشن لاله ابر دو چشمم گرفته بارش ژاله
جور روزگار ببین زین همه روزی دیده من را به گریه داد حواله
یادم است اولین مسافر دنیایی که از عزیزانم به مقصد رسیدو من به فکر خود او را از دست دادم در باغ های خیال انگیز رویا های کودکیم بودم ، در شبی تابستانی ودومی در سحرگاه بهار و سومی در غروب و چهارمی را اندکی بعد از صلاه ظهر همین چند روز پیش
آری مرگ نمی پرسد کی ؟چه وقت ؟ ساعات رسیدن به مقصد هر کدام ما متفاوت است وگام های فرشته ی زیبا ی الهی آرام آرام د رپی ماست
و به راستی قدیمی ها خوب گفته اند که آدمی آهی و دمی است پس بیایید در این لحظات کوتاه عمر در کنار هم بودن را غنیمت بداریم
و همچنین امیدوارم که تا چندین وچند سال دیگر درخاندان مجدی غم و مصیبت نباشه(نمیگم هیچوقت که مرگ حقه و یه چیزی که همیشه هست)و همه عزیزان عمر طولانی وبا عزت داشته باشند اما اگر روزی یکی دیگر از ما بار سفر بست این بار مرد وزن برای بار آخر به دیدارش بریم وبدرقه کننده سفر پر فراز و نشیبش باشیم که هر مسافری چشم به راه بدرقه شدن از طرف عزیزانش هست
آری بیایید همه ی آنانی که می توانیم زین پس در تشییع جنازه ها شرکت کنیم و از این کلاس بزرگ خود شناسی و خداشناسی و تمرین دل بریدن از این دنیا استفاده کنیم و تلنگری به خود بزنیم که هشدار که این جهان فانی است و می باید روزی از آن دل کند و پایان همه تلاشهای ما در دنیا بدین جا ختم می شود .
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست. هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود. صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
نویسنده : درویش شکسته نویس …
دیدگاهتان را بنویسید