گزارش های محرم 1392 – شب هفتم + تصاویر
بالاخره خدا را شکر چشممان به جمال باران روشن شد و هوای الوده ی شهر برای ساعاتی پاک شد . در این میان بعضی از تکایا که خود را برای بارش باران مهیا نکرده بودند متاسفانه بوق هایشان اسیب دید .
از ساعت 8.30 صدای نوحه در کوچه کوچه ی قلعه به صدا در می اید و تا پاسی از شب ادامه دارد .
امشب نیز تکیه خاندان مجدی از میزبانی عزاداران حسینی بی بهره نماندو هیات های زنجیر زنان علی اکبر ، هیات سینه زنان قلعه – تنور سازان – ، فاطمیه ، هیات سنج و دمام ابا عبدالله الحسین ( حضرت رسول الله ) وهیات سینه زنان قلعه – حسینیه ی ملا باقر – خاک پای خود را توتیای چشمان خاندان مجدی کردند . دراین میان از تکیه ی ابالفضل العباس ( حاج حسن استاد چینی گر ) نیز نمایندگانی تشریف اوردند و حضرات مجدی را برای شام فردا شب دعوت کردند . این تکیه هر شب برای عزاداران حسینی حلیم مهیا می کند و هر شب هیاتی را نیز برای شام دعوت می کند . این تکیه در کنار مسجد ایت الله معزی و مشرف به پارکینگ پل جدید است .
امشب دومین تکیه گردی عزادارن خاندان مجدی صورت پذیرفت و برای برقراری وحدت و اجابت کردن صفت زیبای صله ی رحم به تکیه های اطراف رفتیم .
ابتدا به حسینیه ی ال علی رفتیم و پس از پذیرایی و خوش امدگویی ، اقای علی شیخ نجدی با صدای گرم خود مارا به فیض رساند و در حرکتی زیبا پس از خواندن نوحه ی خود ما را با نوحه ی بسیار زیبای ” می سوزد بال و پرم ز ماتم شش برادرم ” به یاد پارسال انداخت . عزیزانی که سال گذشته در هیات قلعه بودند می دانند که این نوحه ی عصر تاسوعا بود که بسیار گیرا و سوزناک بود و علی اقا با این کارش ، مارا به حال و هوای سال گذشته برد .
پس از لحظاتی اقای ” محمد زمان ” مداح حسینیه ی ال علی نیز با سر نوحه ی ” یا حسین بر غریبی ات اسمان گریه می کند ” مهمانان خود را متنعم کرد و در پایان با خداحافظی گرم میزبانان به را ه افتادیم و به تکیه ی شهدا ( حاج باقر رشنو ) رفتیم .
راستی تا یادم نرفته است بگویم که در صحبتی که با یکی از زحمت کشان حسینیه ی ال علی داشتم گفتند که امسال سیستم صوتی را با صرف 000 000 20 تومان به شکل بی سیم دراورده ایم که این سیستم را 10 گاری که هر کدام سه بوق بر روی انها نصب گردیده است پشتیبانی می کند . از این مقدار 000 000 2 تومان از طرف تکیه خاندان مجدی پرداخت شده است .
بهر حال پس از تکیه ی شهدا به تکیه ی ابالفضل العباس رفتیم و سپس به میعاد گاه خود بازگشتیم .
امروز جلسه ای با میزبانی نیروی انتظامی در مجتمع نشاط برگزار شده بودو از مسئولین همه ی هیئات دعوت به عمل امده بود تا در این جلسه شرکت کنند تا هماهنگی های لازم جهت عزاداری روز تاسوعا و عاشورا صورت گیرد که در این میان اقا رضا نیز به عنوان یکی از مسئولین هیات قلعه شرکت کرده بود .
ساعت به یک بادمداد نزدیک می شد و من برای رفتن به خانه و اماده کردن گزارش عجله داشتم . لذا وقت را غنیمت شمردم و سریعا” به خانه امدم . تا گزارشی دیگر بدرود .













دیدگاهتان را بنویسید