چندین سال پیش در زمان دولت خاتمی جشن خود کفایی گندم را جشن گرفتند ومن هم به عنوان قطره ای از دریای بیکران این کشور خوشحال شدم چرا که بعد از سالیان زیادی کشور ما توانسته بود ننگ خرید گندم از کشورهای دیگر را از خود دور نماید ولی متاسفانه این خوشی دیری نپایید واز قبل بدتر شدیم وای کاش فقط گندم این دانه استراتژیک بود امروز از رسانه های ایران خبری شنیدم که قلب هر ایرانی را به درد می آورد خبر چنین بود (۷۰ درصد گندم و۹۰در صد روغن خوراکی کشور ایران از خارج وارد می شود) تعجب نکنید اعداد را درست خوانده اید نمی دانم دولتمردان ما در این مدت ۸ سال باچه برنامه ریزی های رفیعی مملکت ما را به چنین درچه رفیعی از وابستگی رسانده اند ؟چه شده است که درمدت هشت سال صادرات گندم ما به واردات ۷۰ درصدی تبدیل گردیده است؟اگر شخصی درختی را قطع کند به جریمه نقدی سنگینی محکوم می شود پس تاوان این همه وابستگی را چه کسی باید پذیرا باشد وچه کسی باید جوابگوی این ننگ بزرگ باشد؟آیا برای ما شرم آور نیست گندم را باارز سنگینی وارد کشور کنیم وبا هزینه گزافی آنرا نان نماییم وآخر سر نان بی کیفیت وعاری از مواد مغذی به خورد مردم بدهیم ومقدار زیادی از آنرا دور بریزیم؟(مراجعه نمایید به نوشته اینجانب با تیتر ن/نون)وآیا به جای خوردن این همه تخمک آفتابگران که هیچگونه خاصیت غذایی برای بدن ما ندارد وحتی ضررهای فراوانی نصیب بدنمان می کند بهتر نیست آنها را به روغن تبدیل نمایند تا شاید مقداری از وابستگی ما کمتر شود؟با داشتن منابع غنی نفت وگاز چنین ایم اگر نفت نداشتیم چه به روز گارمان می آمد؟
اگر نفت نداشتیم…..
چندین سال پیش در زمان دولت خاتمی جشن خود کفایی گندم را جشن گرفتند ومن هم به عنوان قطره ای از دریای بیکران این کشور خوشحال شدم چرا که بعد از سالیان زیادی کشور ما توانسته بود ننگ خرید گندم از کشورهای دیگر را از خود دور نماید ولی متاسفانه این خوشی دیری نپایید واز […]