پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند.ناظم با چهره برافروخته فریاد کشید بهت گفته باشم هیچی نمیشی.هیچی

برگه امتحان ریاضی مجتبی دست در دست هم بین معلم ها می گشت وخنده و اشک دبیران در هم امیخته بود.

امتحان ریاضی نوبت اول

۱-یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید.

ج:مجموعه ادم های خوشبخت فامیل ما

۲-عضو خنثی در جمع کدام است؟

ج:حاج محمود اقا.شوهر خاله ریحان که بود و نبودش در جمع خانواده هیچ تاثیری ندارد و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند.

۳-خاصیت تعدی در رابطه ها چیست؟

ج:رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم,بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست.

۴-نامساوی را تعریف کنید.

ج:نامساوی یعنی رابطه ما با انها(از ما بهتران)اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد……..الهی که نباشد.

۵-خاصیت بخش پذیری چبست؟

هممان خاصیت پول داری است اقا.اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش میشوی وگرنه مثل خاله سارا تو راه خونه فوت میکنی.

۵-کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است؟

خط فقر که تولد لیلا خواهرم را سریعا به مرگش متصل کرد.

برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا.که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود.معلم ریاضی ادامه نداد.برگه را تا کرد و در جیبش گذاشت.مجتبی دم در حیاط رسیده بود.برگشت و با صدای لرزانش فریاد زد اقا اجازه,گفتید هیچی نمیشیم؟هیچی؟ بعد عقب رفت در حیاط را بوسید و پشت در حیاط مدرسه گم شد.