۱- یاد استاد دانشگاهمان به خیر حرفهای جالب و عمیقی میزد .میگفت اگر به کسی بگویی «گاو» خیلی حرمتت کند  وپای آبا واجداد تان را به میان نیاورد میگوید «خودتی» .در حالیکه اگر به همین شخص بگویی «شیر» باد به غبغب می اندازد ومشعوف وخوشوقت میشود .وآنگاه با تأسف  سر تکان میدادو میگفت :یکی نیست به این شخص بگوید آخر بنده ی خدا گاو که حیوان بی آزارومفیدی است واز شاخ تا گوشت وپوست وشیر وروغنش بهره می دهد اما شیر حیوانی سبع ودرنده است که تاچشمش به جمالت روشن شود بی درنگ هوس خوردنت را میکند آنوقت…

۲- سالها پیش ودر دوران دانشجویی و جمع دخترانه ی خوابگاه ،گاه برای سرگرمی کارهایی صورت میگرفت که بعضاًجالب وبامزه بود از جمله یک شب دوستی با اعتمادی ویژه ای خواندن ذکری را شب هنگام وموقع خواب و بستن نخ سفیدی به انگشت شست پا  پیشنهاد کرد که باعث میشد تا شخص همسر آینده اش را در خواب ببیند گذشت وچند روز بعد با صدای هق هق گریه ی هم اتاقی از خواب پریدیم واز او که مثل پدر مرده ها ضجه میزد علت گریه اش را پرسیدیم که سرانجام با خجالت فراوان وسرخ وسفید شدن والبته بغض بیخ گلو گفت دیشب من تمام اینکارها را انجام دادم وشخصی در خواب افسار خری را به دستم داد و دوباره اشک وآه او والبته ریسه رفتن ما واین ماجرا باعث شد تا به دنبال تعبیر خواب ایشان رفته که متعاقباً به موضوع جالبی پی بردم خر صرف نظر از اینکه نام دیگر الاغ است معنی زیاد و بزرگ را هم دارد ؛ مثلاًدر واژه های خر مهره وخرمگس به کار میرود که به معنی مهره ی درشت ومگس بزرگ است ویا در ترکیب خر خوان وخرپول که به معنی کسی که زیاد میخواند و کسی که زیاد درس میخواند (قدر مسلم کسی تابه حال ندیده است که خر درس بخواند) همچنین در توصیف آدمهای زرنگ ویا حیله گر میگویند« فلانی خرمردرند است»که در اینجا معنای زیاد رادارد یعنی خیلی مرد رند است و نتیجه ی تحقیق این شد که دوست غمگین خودمان را مژده دادیم که چه نشسته ای که همسر آینده ات قطعاًشخص بزرگی است .واما ته ماجرا زیاد ختم به خیر نشد چون بعد از آن دوستان به شوخی به یکدیگر میگفتند ((خر)) وتا طرف میخواست عکس العمل نشان دهد با لبخندی ملیح میگفتند ناراحت نشو خر یعنی بزرگ .

۳-در همان دوران دوستی با جعبه ای شیرینی برما وارد شد وبا شادی گفت این شیرینی خواهر زاده ی نورسیده ام است ودوستان ضمن برداشتن شیرینی وشیرین کردن کام  اسم نورسیده را پرسیدند و دوست مان که از شادی خاله شدن  در حال وهوایی نزدیک به ذوق مرگ شدن بود گفت «شاپرک» وهنوز از دهان ماجمله ی مبارک است بیرون نیامده بود که دیگری گفت حالا چرا شاپرک ؟ خوب میگذاشتید «سنجاقک » و وقتی با اخم خاله جان ولب گزیدنهای ما مواجه شد گفت خوب آخر هردو حشره اند چه فرقی دارد؟ وهمین زمینه ی این اندیشه شد که بله پر بیراهم نگفت طرف اسم میگذارد پرستو ،پروانه ،فاخته ،طاووس و… ولی چرا نمیگذارند فیل ،سوسک،کرگدن و… البته درباره ی  موضوع شماره ۳ به چند نکته باید توجه کرد الف ) نام نیکو نهادن حقی است از جانب فرزندان به گردن والدین ب) ذات وباطن وخصوصیات ظاهری ودرونی بعضی از جانوران مورد نظر است مثلاً ظرافت وشادابی در پروانه ،زیبایی و طنازی در طاووس ،پ)آوای دلنشین وگوش نواز بعضی کلمات نسبت به کلمات دیگ وت) مهمترین دلیل : دلم میخواهد تو چکار داری ؟       عزت زیاد .