انگار همین دیروز بود که «بی صدا وبال به بال نسیم »رفت .رفت تا« نظر کند به وجه الله »از قضا درمحرم و با ذکر یازینب رفت .رفت تا« کاری حسینی »کند تا «یزیدی نباشد ».
این آب و خاک حرمت دارد ،رذپای چکمه های دشمن متجاوزش را نه با آب که با خون باید شست . آری «اینچنین بود » که چنین کرد و همه ی دارایی اش را که جان و جوانیش را که با هیچ وزنه ای نمی توان سنجید ودر هیچ بیعی نمی توان خرید با خدا معامله کرد. وفردا پنجشنبه ۹۲/۹/۷ برسرمزارش در شهید آباد با او و آرمانهایش تجدید بیعت میکنیم «تا زینبی »باشیم.

اگر سربه سر تن به کشتن دهیم به از آن که میهن به دشمن دهیم