در سال ۱۳۸۶ به اتفاق همسرم با کاروانی از اهواز به سرپرستی آقای گلابکش در ساعت ۲صبح اهواز را به مقصد مدینه ترک کردیم قبل از اعزام در دو جلسه که در یکی از حسینیه های اهواز بر گزار گردید سفارشات لازم از طرف مدیر کاروان به اطلاع زائرین رسانده شد ولی دریغ از این همه وقت که حاصلی نداشت هدف من از نوشتن این سفر نامه گزارشی از وضعیت دو شهر مکه ومدینه وهمچنین انتقاد از اکثریت زواری است که به این دوشهر وارد می شوند
در بدو ورود به سالن فرودگاه مدینه به ما گفته بودند در پشت خطوط قرمزی که روی زمین کشیده شده اند قرار گیریم واز خطوط قرمز عبور ننمائیم ولی اکثریت زوار به این موضوع بی توجهی کردند که باعث عصبانیت پرسنل فرود گاه گردید وما را در حدود یک ساعت سر گردان نمودند خلاصه بعد از اینکه پاسپورت های ما را مهر نمودند سوار بر اتوبوس به سوی هتل محل اقامت حرکت کردیم هتلی ۵ ستاره که فوق العاده شیک ومدرن بود صبح روز بعد به طرف مسجد النبی که تا هتل محل اقامتمان پیاده ۳دقیقه راه بود رفتم مسجدی با ۱۰۰۰۰۰متر مربع وسعت که ۲۰۰۰۰۰ نماز گزار را در خود جای می دهد از ساختمان این مسجد با عظمت چیزی نمی گویم وبا مراجعه به اینترنت میتوانید اطلاعات کاملی بدست آورید ولی روز بعد از صبح تا ظهر روی بعضی از وسائل داخل مسجد تحقیق کردم ونتیجه این شد
۱- تعداد ۴۸۰۰تخته قالی دوازده متری یک رنگ ویک فرم در صحن داخلی مسجد مفروش بود
۲-قرآن در دو قطع بزرگ وکوچک با طرز بسیار زیبایی روی ستونهای مسجد جا سازی شده بودند
۳-سیستم خنک کنندگی آن طوری طراحی شده است که در هر نقطه مسجد قرار بگیرید از سرمایش آن استفاده می کنید وبا توجه به ۲۰۰۰۰۰نماز گزار میتوان به عظمت این سیستم خنک کننده پی برد
۴-سقف وسط مسجد که با بازوهایی باز وبسته می شد ومسجد را با آسمان پیوند می زد ونور دهی بسیار خوبی به مسجد می داد
۵-پشت بام مسجد که در روزجمعه باز می گردید تا بتواند خیل نماز گزاران نماز جمعه را جوابگو باشد وچیزی که برای من جالب بود نصب چادرهای مخصوصی در آنجا بود تا نمازگزاران را ازنور خورشید در امان نگه دارد
۶-سیراب نمودن نماز گزاران بوسیله کلمن های خاص ویک فرم ویک اندازه ای که در سراسر مسجد در جاهای خاصی تعبیه شده بودند وآب آنها از چاه زمزم که خنکی مطبوعی داشت واحتیاجی به یخ نداشت
۷- نظافت مسجد که در طول ۲۴ ساعت با نظم وانضباط خاصی صورت می گرفت
۸- تمیز نگهداری کردن از فرشهای ذکر شده که هر چند وقت یکبار شستشو می شدند
۹- نور دهی بسیار عالی مسجد چه در بیرون وچه در داخل مسجد که زیبایی خاصی به مسجد النبی می داد
۱۰-معماری بی نظیر این مسجد که توسط ایتالیا یی ها انجام شده بود واقعا خیره کننده بود ومن ساعتها مجذوب این معماری شده بودم
۴روز از وقتم را صرف گشت وگذار در شهر مدینه کردم وتقریبا تمامی شهر را پیاده طی طریق کردم اکثر کسبه این شهر از کشورهای پاکستان وهندوستان بودند واجناس خود را به ایرانیان می فروختند تعجب نکنید فقط ایرانیان از آنها جنس خریداری می کردند اجناسی که تماما بنجل وبی کیفیت بودند وبه خاطر قیمت پایین به فروش می رفتند
قبرستان بقیع فقط صبح زود برای مدت یکساعت باز میشود وفقط آقایان اجازه ورود به این قبرستان را دارند یک روز صبح وارد این فبرستان شدم وای کاش وارد نمی شدم زوار ایرانی با کتاب دعا وارد می شدند وبر سر مزار چهار امام حاضر در آنجا بی تابی می کردند وخاک آنجا را می بوسیدتد وچون خواندن دعا وبوسیدن مزار مردگان از نظر اهل سنت صفتی مذ موم است با چوب دستی خود بر سر وبدن زوار می زدند وآنها هم بی خیال به کار خود ادامه می دادند طاقتم نیامد این صحنه های کریه را نگاه کنم از قبرستان بیرون آمدم وبا خود گفتم مگر ما وارد کشور اینها نشده ایم پس چرا به سنت های آنها بی احترامی می کنیم؟ وباعث سبکی خود ودیگر ایرانیان می شویم مگر ما سفیری از کشور ایران نیستیم که وارد مملکت آنها شده ایم پس چرا به مقررات آنها بی توجهی می کنیم؟ مگر در جلسات توجیهی به ما نگفته بودند کتاب دعا ومهر نماز با خود نبریم واماکن مقدسه را بوسه نزنیم؟پس چرا کاسه داغتر از آش شده ایم ؟با این کارهایمان چه نتیجه ای می گیریم وچه ثوابی نصیب ما می گردد جزء اینکه نام ایران وایرانی را زیر سوال میبریم بعد از یک هفته اقامت در مدینه لباس احرام پوشیده وسوار بر اتوبوس به مکه رفتیم ودر هتلی بهتر وزیباتر از مدینه سکنا گزیدیم بلافاصله هتل را ترک کردم وراهی خانه خدا شدم وقتی وارد بیت شدم وکعبه را دیدم لرزیدم وناخود آگاه گریه کردم توصیف خانه خدا در این مجال نمی گنچد وباید رفت ودید در مد ت ۱۵ روزی که در مکه ومدینه بودیم غذا های ما اکثرا برنج بود از این نظر برای تنوع در غذا خوردن به بازار رفتم ویک منقل برقی وبادنجان وسبزی ونان خریدم ودر هتل محل اقامت بادنجان سرخ کردم صبح ها هم گاه گاهی تخم مرغ درست می کردم آش هایی که پاکستانی ها درست می کنند نیز در آنجا غنیمتی است برای فرار از پنیر وکره های که به ما می دادند راستی یادم رفت بگویم برای اینکه دود غذا باعث به صدا در آوردن آژیر آتش سوزی نشود آنر ا با پارپه ای می بستم! بعد از یک هفته اقامت در مکه به جده رفتیم تا از آنجا به وطن بر گردیم در فرودگاه جده حدود دو ساعت معطل شدیم وباز در آنجا ایرانیانی را دیدم که باز خرید می کردند وعطش آنها برای خرید سیری ناپذیر بود بالاخره بلند گوی فرودگاه با زبان فارسی دست وپا شکسته ای از مسافرین درخواست کرد که سالن فرودگاه را جهت سوار شدن به هواپیما ترک کنند ۲۲۰ نفر همگی سراسیمه به طرف درب خروجی هجوم بردند وازدحامی تشکیل دادند که مرا یاد یورش سپاهیان چنگیز خان به داخل شهرهای فتح شده می انداخت وچنان سر وصدایی راه انداخته بودند که گوش آدمی را کر می کرد پس از اینکه همگی سالن را ترک کردند ما هم به عنوان دونفرآخر سالن را پشت سر گذاشتیم ووارد هواپیما شدیم ودوساعت بعد وارد فرودگاه اهواز شدیم
با تجاربی که از این سفر به دست آوردم توجه کسانی را که قصد زیارت به این دوشهر متبرک را دارند به نکات زیر جلب می نمایم
۱-از خرید هر نوع اجناس به عنوان سوغاتی اجتناب نمایید وخرید های خود را از ایران تهیه نمایید
۲-از بردن مهر وکتاب دعا ومفاتیح با خود شدیدا اجتناب نمایید
۳- از بوسیدن حجر الاسود وکعبه ومقام ابراهیم وقبور ائمه خود داری نمایید
۴-هنگام عبور از مزار وخانه پیغمبر توقف نکنید وجای خود را به نفر پشت سر خود بدهید واز لمس کردن ضریح پیغمبر اجتناب نمایید
۵-وقت خودتان را در آنجا با خرید از دست ندهید واگر برایتان میسر است از محیط حرم دور شوید و جاهای مختلف این دوشهر را ببینید
۶-دیدن شهر جده را از دست ندهید برای این کار می توانید از ماشین های سواری که اطراف حرم مستقر هستند استفاده نمایید
واما سخن آخر: قبل از رفتن به این سفر معنوی در مورد چگونگی آداب حج مطالعه کردم ودر آنجا از چندین نفر از همراهان وقتی دلیل آداب حج را می پرسیدم جوابی برای گفتن نداشتند حتی روحانی همراه ما نتوانست جواب سوالات مرا بدهد چرا هفت دور بایستی دور کعبه گشت چرا هفت دور باید فاصله صفا تا مروه راطی کرد چرا در اواسط صفا ومروه سرعت ما کمی زیاد میشود چرا باید ناخن ومو را بعد از اتمام صفا ومروه چید چرا مردان سرشان را می تراشند چرا باید قربانی کرد چرا باید شیطان را سنگسار کرد وده ها سوال دیگر راستی شما می دانید؟