ضرب المثلها درحقیقت بخشی از ادبیات عامه یاادبیات شفاهی است که خودشاخه ای از ادبیات عامیانه یا فولکلور می باشدیعنی از فردی به فردی واز نسلی به نسلی منتقل می شودوازآنجایی که آفرینندگان آنهادرتماس دائمی باطبیعت وعناصرآن هستندجلوه های گوناگونی از طبیعت وزندگی روز مره ی آدمیان درآنهاجریان داردکه حاصل آن پیوندعمیق باواقعیتهای زندگی عادی مردم است.ضرب المثلها عموماًاززبان افراد ناشناس نقل شده اند اما از بزرگان ادبیات فارسی نیز جملات یا بیتهایی وجود دارد که ازشدت فصاحت ورسایی دهان به دهان ودر مواقع مناسب به عنوان مثَل بکاررفته اند ازجمله بسیاری از جملات شیخ اجل سعدی ،علی الخصوص در باب هشتم گلستان : ادب از که آموختی ؟گفت از بی ادبان/عالم بی عمل به چه ماند؟به زنبور بی عسل / داناچوطبله ی عطار ونادان چو طبل غازی است ویا مولانا جلال الدین محمد بلخی سروده:هیچ آدابی وترتیبی مجو /هرچه می خواهددل تنگت بگو/ودیگر بزرگان که در این مجال اندک فرصت بازگویی نیست.
شکل رواج مثلها به دوصورت نظم ونثر بوده وعلت رواج شان همانا فصاحت وزیبایی مضمون آنها ست ودیگردلیل آنکه میتوان بنابه موقعیت ،به صورت ایجاز یعنی خلاصه وکوتاه بکارشان برد.ضرب المثلها در واقع چکیده وعصاره ی افکار یک ملت محسوب میشودوبازمانده ی داستانها وحکایاتی است که اصل داستان آن منسوخ یا کم رنگ شده وفقط مثل آن به عنوان ماحصل وبخش اساسی که عمدتاًحاوی پیام مورد نظر بکار گیرنده ی آن است،باقی مانده است.همانطور که در ابتدا ی این مقال آورده شد این بخش از ادبیات عامیانه جزومشترکات فرهنگی ملتهاوعامل پیوند آنهابایکدیگر است وتقریباًتمام اقوام وملل مختلف جهان در ادب وفرهنگ خود ازآن بهره می گیرند وحتی اشتراک موضوعی دارند که درخاتمه به عنوان شاهد مثال از ملل مختلف ضرب المثلهایی با موضوع «زن» ارائه میگردد.
هلندی: وقتی زن خوب درخانه باشد ،خوشی ازدرودیوارمی ریزد
انگلیسی:زن شرّی است مورد نیاز
ایتالیایی:اگرزن گناه کرد،شوهرش معصوم نیست
استونی:ازخاندان ثروتمنداسب بخرازخانواده ی فقیرزن بگیر
فرانسوی:انتخاب زن وهندوانه مشکل است
ایرانی :زن بلاست اما هیچ خانه ای بی بلا نباشد
وگویش دزفولی :زونِه تاج سر مِرَشِ وَنَ زونِ خاک سَرِِ مِرَشِ وَنَ( بعضی زنها مردش را پادشاه میکند وبعضی ذلیل وندار)