چشمان تیره,آرایش مناسب ,بالا تنه ای برهنه,لبخندی بر لب,زل زده در چشمان من که روبرویش ایستاده بودم.چشمان گیرایی داشت.در نگاهش آرامش بود.لباسش پر زرق و برق بود.مقابلش سفره ای گسترده شده بود که در آن موز و برنج و نارگیل به چشم میخورد.یکی از دستانش رو به آسمان بود و دیگری رو به جلو.یک پایش را روی صندلی در خود جمع کرده بود و دیگری را کشیده.صندلی نبود بیشتر شبیه یک مبل زیبا بود.زیورالاتش کاملا هندی بود.همان النگوها یا دستبند های بدلی و حلقه ای در بینی و.. .پوستش صورتی بود و زیبا از دیگرانی که پوست سیاه یا حتی آبی داشتند دلنشین تر بود.وزنش کم نبود.چاق بود.خرطومش خیلی توی ذوق میزد!۴تا دست داشت و دوپا! به همه چیز شبیه بود غیر از خدا!!!
اسمش Ganesh(گانش)بود.یکی از خدایان هندی.خودش مرده بود و من به مجسمه ش نگاه میکردم.اولین خدایی بود که با چشم از نزدیک میدیدم.
گانِش یا گانشا، یکی از شناختهشدهترین و مورد احترامترین خدایان در مذهب هندوئیسم است. او اولین فرزند شیوا و پارواتی است. نام او را میتوان ترکیبی از دو کلمه گا- به معنی هوش و نهَ- به مفهوم عقل دانست. پارواتی گانشا را تنها با عشق خود خلق کردهاست تا تنها به مادرش سرسپرده باشد و فرامین مادرش را اجرا کند.
گانش در سرسپردگی مطلق به مادرش یک اسطوره است و بجز فرمان مادرش به فرمان کسی گوش نمیکند. در نوشتههای کهن هندی آمدهاست که گانشا زمانی که مادرش به او دستور میدهد تا زمانی که در حال حمام کردن است هیچ کس را به درون خانه راه ندهد گانشا از ورود شیوا که همسر پارواتی است نیز جلوگیری کرده و اجازه ورود نمیدهد که این کارش باعث خشم شیوا شده و شیوا سر او را قطع میکند. و مجبور میشوند با چسباندن سر فیل به او زنده اش کنند.
او خدایی است که شکمی بزرگ با سری فیلگونه دارد. اغلب او را طوری تصویر میکنند که بر زمین نشسته و پاهایش را زیر خود جمع کردهاست.
در هندوئیسم ۱۰ روز به مراسم گانش تعلق دارد.مجسمه های بزرگ و کوچک در هر خانه یا آپارتمانی گذاشته شده و صبح ها به عبادت این خدا سپری میشود.اندازه این بت ها به سطح رفاه و طبقه خانوادگیه آنها مرتبط است , که از ارتفاع ۵سانتی متری(که بیشتر جنبه یادگاری برای توریست دارد)تا ارتفاه ۱۰ متری یا حتی بالاتر در تغییر است.مجسمه ها معمولا از آهک ساخته میشوند.وبا رنگ های متنوع رنگ آمیزی. شب دهم تمام این خدایان را به آب می اندازند. در مسیری که از خانه تا دریاچه طی میشود مردان رقص کنان و مست گانش را همراهی میکنند.روح گانش در آب تجلی دارد. از اینرو مجسمه اش باید به آب برگردد. بعضی از این بتها به قدری بزرگ و سنگین هستند که باید چندین مرد آنها را جابجا کند یا اینکه با جرثقیل به آب انداخته شوند.
با وجود آموزشهای بعضی NJO و انجمنهای محافظت از محیط زیست که ترغیب به ساختن مجسمه ها از گل میکنند ولی باز هم اثرات تخریبی وحشتناکی را در محیط زیست آنجا میبینیم.
مسافری از هند (قسمت اول)
چشمان تیره,آرایش مناسب ,بالا تنه ای برهنه,لبخندی بر لب,زل زده در چشمان من که روبرویش ایستاده بودم.چشمان گیرایی داشت.در نگاهش آرامش بود.لباسش پر زرق و برق بود.مقابلش سفره ای گسترده شده بود که در آن موز و برنج و نارگیل به چشم میخورد.یکی از دستانش رو به آسمان بود و دیگری رو به جلو.یک پایش […]
مطلب جالبی بود دست شما درد نکنه منتظرادامه مطلبتون هستیم اما باعرض پوزش فکرنکنم این مطلب مربط به خاندان باشد و باید همانند سفرنامه های آقای محمدحسن مجدی نسب جزء مطالب آزاد منتشر شود
خیلی جالب بود فرهنگ هند یکی از فرهنگی غنی و قدیمی و باستانی هست خوشحال می شم از این مطالب بیشتر بذاری
مطلب جالبیه اما تا پایان این قسمت نامی از یکی از اعضای خاندان در متن ندیدم
در ابتدای نوشتار اسم آقا حسین نوشته شده.
ایشون تحصیلات خودشون رو در هندوستان تمام کردن
اتفاقا در اول سفرنامه های آقای محمدحسن مجدی نسب نام خود و همراهانش ذکر شده است و شخصا خود به آن مکان سفرکرده اما جزء مطالب خاندان منتشر نمی شود
آقا حسین ممنون
اطلاعات جالبی بود
خواهش میکنم،منتظر دیدگاه هاتون در قسمتهای بعدی هستم.ممنون
اطلاعات مفیدی بود….خسته نباشید.
قسمت دوم آپ لود شده میتوند با کلیک کردن رو اسم من تمام فسمتها ی نوشته شده رو ببینید
خیلی جالبه/البته خدایانشون زیاده/وحتماافسانه هایی شبیه دارند.میشه کتاب درموردش نوشت.
تعداد خدایان هند بالغ بر ۳،۵۰۰،۰۰۰ خداست.