اگه دروغ میگم بیا انگشت بکن تو چشمم . با عمو زاده های خودمم .یا بگو دروغ میگی .

خداوکیلی یادتونه رضا عمو میرزاعلی یه اکاردئون داشت دست هیچ کدوم مونم نمیدادش ؟یه سه چرخه هم داشت که چقدر برامون جذاب بودو اونوهم بهمون نمیداد؟

یادتونه خونه ی عمو میرزاعلی یه باغچه ی کوچیک وسطش بود که یه درخت نارنج بی خاصیت و میوه نده داشت وقتی ایام عید میشد زن عمو مهین خوش سلیقه با نخ نارنج به شاخه هاش میبست و چه جلوه ای پیدا میکرد خونه شون ؟

یا ایام عاشورا عمو میرزاعلی خدابیامرز میومد دزفول و بعدش کلی شال رنگ وارنگ با خودش میاورد و به هر خانواده ای میداد.

یادتونه چقدر از دیدن اقوامی که از دزفول مهمونمون میشدن خوشحال میشدیم خصوصا وقتی عمه صغری میومد کفشها و چادرشو قایم میکردیم تا از پیشمون نره وهر کجا که میموند شبها بر سرخوابیدن کنارش دعوا و کشمکش راه میفتاد بس که شیرین و شوخ طبع بود وهمیشه ی خدا مطلب واسه خنداندنمون داشت.

 یادتونه عموباقرخدابیامرز با اون موتورسیکلت معروفش که صداشو از چند کوچه  پایین تر تشخیص میدادیم مرتب بهمون سر میزد؟

شیطنتهای لج درارو کلافه کن مهرداد و مهران یادتونه ؟

یادتونه عصر جمعه که میشد منتظر بودیم تا عموعبدالمحمد قبیطی با قد بلند و عصا بدست واون کلاه شاپو بیاد ودرحد چند دقیقه ای بنشینه  و موقع خداحافظی بگه  :مرحمت زیاد .

یادتونه بچه که بودیم به پسرعموحج کاظم قبیطی میگفتیم «کا کا »

یادتونه  وقتی میرفتیم خونه عموحسن بیشتر وقتها مژگان از روی نرده سیمانی پله ها سّر میخورد ومیموید پایین.

یا اون گربه هه که توخونه ی عموحسن موندگار شده بود و پروپرو توی اتاق ته حیاطشون جاخوش کرده بود

یا اون همسایه ی دیوار به دیوارشون خانم بوالی که معلم دوران ابتدایی اکثریت ما دختر عموها بود؟

یادتونه وقتی ناصر عمو حسن میومد خونه مون منتظرشنیدن یه خبر فوت ازدزفول بودیم اخه اونوقتها فقط خونه ی عموحسن تلفن داشت و خبرها از اونجا منتشرمیشد.

حالا یه تست حافظه براتون میذارم خداوکیلی ازکسی نپرسین واسم اون شخص رو فقط در حد یک کلمه تو کامنت بذارین

اگه گفتید برای عروسی کی بود که همه ی خونواده های عموها وعمه کبری و بچه هاش با یه مینی بوس اومدیم دزفول وحج نجمه هم اون ته مینی بوس نشسته بود و طبق معمول شیطنت میکرد و نزدیکیهای دزفول که رسیدیم با صدای بلند می خوند:رسیدم رسیدم پنبه نه اشکنیدم ؟منم توعالم بچگی به خودم میگفتم آخه چه جوری میشه پنبه رو شکوند تونگو پنبه نبود یه کلمه ی دیگه بود که نجمه خانم اشتباه تلفظ میکرد یا من بد میفهمیدم .حالا به نظرتون اصل کلمه چی بود ؟ اونوروهم بنویسید . یا حق