هر ساله با شروع اسفند ماه مردم ایران خود را برای استقبال از سال جدید آماده می کنند اما امسال با سالهای دیگر تفاوت هایی دارد ومن قصد دارم آنها رادر این نوشتار بیان نمایم امسال تحریم های جهانی بر علیه کشورمان از یک طرف وکاهش شدید فروش نفت در روز باعث بالا رفتن شدید تورم وپایین آمدن ارزش پول کشورمان شده است ودر نتیجه بازار ایران دچار آشفتگی حادی شده است قیمت اجناس روزانه در حال ترقی است وشرکتها وکارخانجات تولیدی برای اینکه بتوانند از عهده مخارج کمر شکن واحد تولیدیشان بر آیند ناگزیرند نرخ اجناس خود رامتناوبا افزایش دهند ودر نتیجه اجناس ثبات قیمت خود را از دست داده وگران می شوند وبار این گرانی را مردم باید به دوش بکشند دولتمردان نیز تنها راه مبارزه باگرانی رانخریدن اجناس گران می دانند به عنوان مثال یکی ازمسئولین در مدتی که مرغ گران شده بود مردم را به نخوردن مرغ دعوت کرده بود ودر مورد پسته نیز همین را عنوان کرده بودند مسئولان دولت برای حل مشکلات معیشتی مردم بایستی کارهای ریشه ای انجام بدهند اگر کمبود مرغ یا گوشت …. در کشور اتفاق افتاد راه حل آن نیست که وزیر بازرگانی بلافاصله آن کالا را از خارج خریداری نموده وبه کشور وارد نماید دراین مدت سی سال ما میتوانستیم با احداث هزاران مرغداری ودامداری این مشکلات را حل نماییم آیا برای کشور ما شرم آور نیست که برنج های آلوده به مواد سمی آرسنیک و….ازکشور هندوستان وارد نمایند ومردم را درصف های طولانی منتظر نگه دارندوبا رویت کارت ملی !!یک کیسه برنج به آنها بدهند؟کدام عقل سلیم می پذیرد که کشوری مانند هندوستان با جمعیتی بالغ بریک میلیارد نفر صادرات برنج داشته باشد ولی کشور ما با جمعیتی بالغ بر هفتاد میلیون نفر نتواند نیاز کشور خودش را برآورده نماید آیا مشکلات معیشتی مردم فقط در پسته خلاصه گردیده که مدتهاست سوژه رسانه های ملی ونشریات شده است پسته ای را که اکثریت مردم کشورمان سالی یکبار برای ایام عید خریداری مینمایند در بوق وکرنا کرده اند وبرنج وگوشت ومرغ و….را که قوت روزانه مردم می باشدبه آن بی توجهی می نمایند در این مدت سی وچند سال خیلی کارها میشد انجام داد که وفور دلارهای نفتی مانع این کارگردید
چرا چنین شد؟
هر ساله با شروع اسفند ماه مردم ایران خود را برای استقبال از سال جدید آماده می کنند اما امسال با سالهای دیگر تفاوت هایی دارد ومن قصد دارم آنها رادر این نوشتار بیان نمایم امسال تحریم های جهانی بر علیه کشورمان از یک طرف وکاهش شدید فروش نفت در روز باعث بالا رفتن شدید […]
افسوس …
در این خاک زرخیز ایران زمین / نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود / وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان / گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاک / همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد / ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود / گدایی در این بوم و بر، ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما / که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان / کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ / خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما / کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود / همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت / کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر / گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت / نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت / که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد / که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند / کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سرانجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن / به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است / دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم / برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی
واقعا با مردمی که نمیتونن اعتراض کنن باید فقط افسوس بخوریم کاری جز این نمیتونیم ایجام بدیم…
فائقه جان مردم می تونن اعتراض کنن اما نمی خوان هرملتی لیاقت همون دولتی رو داره که دارن بهش حکومت می کنن غیر از این بود ……
بسیارزیبا سروده شده.دلم رو به درد آورد.چه باید کرد؟