قرارمان نبوده…..

قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم! قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی. ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی، خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی.... هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم! این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای...

اولین جلسه هماهنگی سایت خاندان مجدی

یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور سالها گذشت و گذشت تا بار دیگر جمعی از جوانان فامیل با پشتوانه تجربه بزرگان سعی در احیای " اطاق" دارند اما این بار به گونه ای تازه و نو. بی گمان افزایش جمعیت و روزمرگی باعث فاصله ها شده است و برداشتن این فواصل نیاز به همتی بلند دارد. اکنون بیش از 20 ماه از اولین جرقه ی تشکیل تعاونی خاندان بزرگ مجدی می گذرد...