فروغ مجدی۱۳۹۲/۶/۲۰ ۱۷:۱۴:۵۰کتلت با طعم جوراب تازه مستقل شده بودیم و درکنار خانه داری بایست به دبیرستان هم میرفتم آنروزها با آنکه جوان و پر انرژی بودم اما تجربه ی کافی نداشتم و مثل الان نمی توانستم برای عدم تداخل کارهایم با یکدیگر برنامه ریزی دقیقی داشته باشم یادم می آید یک روز سرم حسابی به کار گرم بود و یکهو که سر بلند کردم ونگاهم به ساعت دیواری افتاد مثل برق گرفته ها از جایم پریدم. تارفتنم به دبیرستان وقت زیادی نداشتم...