بامن درددل کن مادر بزرگ

خسته‌ام. همه جای بدنم درد می‌کند. دلم گرفته است. بچه‌ها هیچ کدام حواسشان به من نیست و اگر یک‌روز از این هم افتاده‌تر بشوم در تنهایی می‌میرم و لابد همسایه‌ها زنگ می‌زنند به پلیس و می‌گویند از این خانه بوی تعفن می‌آید. خسته‌ام. انگار 200 سال عمر کرده‌ام. فکر می‌کنم بیماری‌های لاعلاج گرفته‌ام. می‌گویند آلودگی هوا سرطان‌زا ست. شاید من هم سرطان دارم. آن هم نباشد دیگر حوصله زندگی کردن ندارم. نمی دانم چرا این عمر تمام نمی‌شود. بچه‌های دو ساله...