متلهای دزفیلی (داستانهای دزفولی)

متل جن دردرآقا اواخرعهد ناصرالدین شاه ، جوانی 18 ساله بودم که چهار سال قبل از آن ، برای امرار معاش در اهواز رحل اقامت افکنده و در یک کارگاه حلواپزی مشغول شاگردی. مادرم در دزفول در خانه پدری ، چشم براه خرجی خانه و سرکشی های گاه و بیگاه تنها فرزندش بود که از اهواز به او سری بزند. من تنها فرزند مرحوم پدرم بودم که نیمه ی قرن سیزده خورشیدی متولد شدم. خاندان ما از مشهورترین خاندان ناحیه حیدرخانه ی دزفول...