سالگرد پرواز همایمان

این روزها ناخودآگاه هر صبح، روز پارسال را مرور میکنم_امروز مهمونی دورهمی خونه هما بودچقدرررر خوش گذشت، چقدررر خندیدیم چقدررر اصرار کرد که حالا تو نرو و کارت دارم_دوروز بعد اسما خبر بستری هما را داد!به بیمارستان رفتم، بخش آی، سی، یو، دلشون سوخت و راهم دادند، امروز تو بخش آنژیو چشماشو وا کرد وبا تعجب گفت:چجوری تونستی بیای اینجا؟! _امروز شنیدم اومده بخش، چون میدونستم پایه غذاش نونه، دو لقمه گرفتم وبدیدنش رفتم چقدرررر ذوق کرد، امروز 28 تیر...