به وب سایت رسمی خاندان مجدی خوش آمدید ...
واتس‌اپ
خاندان مجدی
جستجو
admin@majdifamily.ir |ایمیل
  • خانه
  • وبلاگ
  • خاندان مجدی
    • اخبار خاندان مجدی
    • شرکت تعاونی توزیعی خاندان مجدی
    • محرم
    • مصاحبه
    • خاطرات
    • اسناد تاریخی
    • تولد
    • فوت
    • ازدواج
    • زندگی نامه
    • گردهمایی
    • عکس هفته
  • سرگرمی
    • معما و تست هوش
    • داستان های خواندنی
    • نجوم
    • تصاویر جذاب و دیدنی
    • گردشگری
  • آموزش
    • دزفول شناسی
    • آشپزی
    • فناوری
    • خانه و خانواده
    • خانه و خانه داری
    • زناشویی
    • پزشکی و سلامت
  • تاریخ و تمدن
    • تاریخ ایران
      • مشاهیر ایران
    • شعر و ادبیات
  • آزاد
  • اخبار حسینیه
  • خانه
  • وبلاگ
  • خاندان مجدی
    • اخبار خاندان مجدی
    • شرکت تعاونی توزیعی خاندان مجدی
    • محرم
    • مصاحبه
    • خاطرات
    • اسناد تاریخی
    • تولد
    • فوت
    • ازدواج
    • زندگی نامه
    • گردهمایی
    • عکس هفته
  • سرگرمی
    • معما و تست هوش
    • داستان های خواندنی
    • نجوم
    • تصاویر جذاب و دیدنی
    • گردشگری
  • آموزش
    • دزفول شناسی
    • آشپزی
    • فناوری
    • خانه و خانواده
    • خانه و خانه داری
    • زناشویی
    • پزشکی و سلامت
  • تاریخ و تمدن
    • تاریخ ایران
      • مشاهیر ایران
    • شعر و ادبیات
  • آزاد
  • اخبار حسینیه
جستجو

میم مثل مادر

مسعود مجدی۱۴۰۰/۱۱/۲ ۱۷:۴۶:۱۵

تا رنج تحمل نکنی،گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نگردد.
و اما مادر،کتابِ همیشه گشوده ی ایثار.دوست دارم تمام رنگ های دنیا را در دستانم بگیرم و در وصفت بنویسم اما به سراغ هر واژه که میروم شرمگین و بی رنگ می شود در برابر عشق و ایثارت.مادر در استعاره نمی گُنجد.مفهومی دارد به وسعت جهان که در هر مقطعی عملا آن را به منصبه ظهور می رساند.خوشبختی او چیزی نیست که بخواهی آن را به تملک خویش در بیاوری.قبل از ثبت هر سندی ،مهر عشق او در قلبش زده شده است.معشوقی به نام فرزند و همسر در قاب خانه.قصه ی زیبای عاشقی را در دوران بارداری و شیر دهی با شکوهی وصف ناپذیر برای آنان که دم از عشق می زنند و بویی از عاشق و معشوق نبرده اند،را به نمایش می گذارد.چرا که آهنگ شبِ دراز مهجوری بیدار دل و مشتاق مادر کجا و آیینه ی زنگار بسته ی شب خفته کجا؟
فداکاری او در اوج ناملایمات و تلاطم روزگار،زمانی که دلِ دریاییش را به دریای متلاطم زندگی می زند،بی آن که همسفر و قایقی را بطلبد تا با درایت امانات را به ساحل آرامش برساند،ستودنی است.
مادر و صبر…..درهر لحظه و هرمقطعی که عددی گویای سن او باشد،جانش را فدای قدم فرزندی که همیشه برایش طفل است می دهد و اما وای بر روزی که بخواهد سرِ فرزندش را از دستان ظالمانه روزگار پس بگیرد.و شاید در آن لحظه برای این که سر خم نکند با ترنم این بیت خود را تسلا دهد
ندانستم که این دریا،چه موجِ خون فشان دارد.
مادر گنجی است که تا رنج فقدانش را نچشی،هرگز به او نمی رسی.تا هست شب برایت معنا ندارد چرا که او چلچراغی است که بی محابا و بی توقع برایت روشنی می بخشد.یاد مادران آسمانی شاد و سایه مادران در قید حیات مستدام.

فروزان مجدی نسب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خاندان مجدی تمامی حقوق این وبسایت متعلق به وبسایت رسمی خاندان مجدی می باشد