بزرگ بانوی خاندان مجدی

در طی سال ،سعی میکنم دوسه باری به رسم ادب خدمتش برسم۰نماد مجسمی از ایه استعینوا با الصبر و الصلاه است۰به خوبی از صبر و نماز یاری جسته و می جوید تا بتواند در برابر تمام ناملا یمات زندگی دوام آورد و زخم هایی را که گذر زمان در دلش ایجاد کرده تاب بیاورد۰ ورق تقویم ها حسابی از سر و صورتش رد شده است۰گویا چهره خسته آش را با خط هایی عمیق نقاشی کرده اند۰او که از زمستان های زندگی...

پیوند اسمانی دیگری برای خاندان مجدی

همزمان با سالگرد پیوند آسمانی دختر رسول الله و مولا امیر المومنین،دوشیزه منصوره مجدی فرزند مرحوم حاج محمدعلی مجدی روز جمعه چهارم مهر ماه کنار سفره عقد نشستند و پیمان زناشویی با آقای مهدی دوایی فر بستند۰از طرف خود و به نیابت از خاندان بزرگ مجدی این پیوند خجسته را تبریک گفته و روز گاری خوش برای این دو جوان برومند ارزومندم

پدربزرگ در باره چه می نویسی؟

پسرک از پدربزرگ پرسید: پدربزرگ در باره چه می نویسی؟ پدربزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم! می خواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی. پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید: – اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام. – بستگی داره چطور به آن نگاه کنی، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دست بیاوری برای تمام...

آقای مجتبی مجدی فر رتبه ۸۰۶ کنکور را از آن خود کرد

جوانی دیگر از جوانان برومند خاندان،آقای مجتبی مجدی فر اولین ثمره زندگی مشترک دکتر عزت الله مجدی فر و خانم مریم مجدی نسب امسال با کسب رتبه ۸۰۶کنکور سراسری توانستند موفق به پذیرش دررشته پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز شوند۰ایشان متولد دی ماه ۱۳۷۴ شهرستان دزفول و از دانش آموزان دبیرستان باهنر این شهرستان میباشند۰بنده هم از طرف خود و هم به نیابت از خاندان بزرگ مجدی به ایشان و خانواده محترم شان تبریک عرض نموده و امید دارم نردبان...

یادش بخیر بچه که بودم

یادش بخیر بچه که بودم بزرگترین درد و غمی که داشتم گم شدن اسباب بازی و یاننوشتن مشقام و یا ترس از عواقب شیطنت و دعوا و کتک کاری با خواهر و برادر و تهدید مادر بود که: بزار بابات بیاد…. یادش بخیر بچه که بودم چه راحت خوشحال می شدم. اصلا بهونه نمی خواستم واسه خوشحالی. با یه نمره خوب از مدرسه و گرفتن کارت صدآفرین یا گل زدن تو گل کوچیک مدرسه یا توی کوچه و…، اونقدر دلیل برای خوشحالیم فراوون بود که سخته بگم کدومش بزرگترین...

سن ازدواج

روان‌شناسان و مشاوران خانواده معتقدند باید میان زن و مرد، یک فاصله سنی منطقی وجود داشته باشد. آمارهای ثبت احوال نیز البته تا حدی این انگاره را تائید می‌کند. یعنی این که مردم هم در حالت عادی به این توصیه معتقدند. به گزارش جام جم، طبق آمار بیشترین ازدواج در ایران میان پسران ۲۰ تا ۲۴ سال با دختران ۱۵ تا ۱۹ سال صورت می‌گیرد. البته در میان دختران، افراد ۲۰ تا ۲۴ سال بیشترین گروه از همسران را تشکیل می‌دهند. ولی...

داد و بی داد از تکنولوژی

داد و بی داد از تکنولوژی سال‌ها قبل وقتی هنوز اتاقک‌های زردرنگ تلفن همگانی در خیابان‌ها دیده می‌شد، خانه‌های زیادی تلفن نداشتند. گاهی در یک کوچه یک خانه تلفن داشت و همه از آن استفاده می‌کردند. بعد کم‌کم سر و کله تلفن در خانه همه‌مان پیدا شد. اگر آن روزها به ما می‌گفتند روزی هر کدام از ما یک تلفن برای خود خواهیم داشت که با آن به هر کجا بخواهیم، می‌توانیم برویم و همیشه در دسترس هستیم، بیشتر شبیه یک شوخی...

مهر تعیین کنید نه مهریه

چهره ای آشنا و صاحب نام است و نیازی به معرفی آن هم به دزفولی ها و خصوصا به خاندان مجدی را ندارد.شروع زندگی مشترک اکثریت قریب به اتفاق ما متاهلین،با آهنگ صدایش عجین است آن هنگام که آرام و با طمانینه کنارمان میخواند: قال رسول الله النکاح سنتی۰۰۰۰۰ و ما با توکل بر خدا و اجازه بزرگتر ها بله رامیگفتیم و زندگی مشترک را آغاز میکردیم.مردی محترم و خوش سخن که هزاران هزار خاطره تلخ و شیرین در سینه دارد.با تماسی...

دومین شادباش

با خبر شدیم خانم لیلا مجدی نسب فرزند خواجه محمود و نوه خواجه محمد دوازدهم مرداد ماه. پای سفره عقد نشستند و با آقای بهمن سیماری پیوند زناشویی بستند۰ضمن عرض تبریک از طرف خود و خاندان مجدی امیدوارم مهرتان جاوید و روزگارتان خوش باشد

مبارک باد این پیوند و وصلت

همزمان با عید سعید فطر دوشیزه مریم مجدی نسب فرزند مرحوم خواجه هوشنگ با آقای میلاد لاوریان نوه دختری مرحوم خواجه محمد مجدی نسب پیمان عقدی میمون و مبارک بستند۰از طرف خود و به نیابت از خاندان بزرگ مجدی این پیوند را تبریک گفته و برای این زوج روزگاری خوش آرزو دارم

عاشقان عیدتان مبارک باد

عید فطر آمد که ساقی عاشقان را جام داد عاشقان تشنه را از جام وحدت کام داد بعد چندی لب فروبستن ز اکل و شرب، دوست سفره ای گسترد از احسان و بار عام داد تا هلال ماه شوال از افق شد آشکار ساقی از راه وفا، کام دل ناکام داد خلعتی از تار و پود نور بر اندام جان حضرت جانان ز لطف بیکران انعام داد جانب میخانه بشتابید ای میخوارگان کاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام داد حیف، رفت آن ماه و صد شکر آمد این عید...

ابزار شیطان

گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟» شیطان پاسخ...

فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست

فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست سجاده ی زر دوز که محراب دعا نیست گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟ اندیشه سیال من ای دوست کجا نیست از شدت اخلاص من عالم شده حیران تعریف نباشد! ابداً قصد ریا نیست! از کمیت کار که هر روز سه وعده از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست یک ذره فقط کند تر از سرعت نور است هر رکعت من حائز عنوان جهانی ست این سجده سهو است و یا رکعت آخر؟ چندیست که این حافظه در خدمت ما نیست ای دلبر...

تشنگی ماه مبارک رمضان در سؤال و جواب

سوال ۱ : بهترین مواد غذایی برای رفع عطش در ماه رمضان چیست ؟ از غذاهاى حاوى فیبر مثل سبزیجات و میوه ها باید بیشتر استفاده شود. میوه‌های آب‌دار مانند هندوانه و خربزه نیز نقش مهمی در تأمین مایعات بدن دارد بهتر است در فاصله افطار و سحر این میوه‌ها مصرف شود. مصرف لیموترش نیز در پیش‌گیری از تشنگی و گرمازدگی موثر است . چای خیلی کم رنگ، دوغ، شیر، آب میوه استفاده کنید تا در طول روز دچار تشنگی نشوید....

بهشت و جهنم

فردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد خداوند پذیرفت . او را وارد اتاقی نمود که جمعی از مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند . همه گرسنه،نا امید و در عذاب بودند. هرکدام قاشقی داشت که به دیگ میرسید ولی دسته قاشقها بلند تر از بازوی آنها بود،بطوریکه نمیتوانستند قاشق را به دهانشان برسانند! عذاب انها وحشتناک بود. آنگاه خداوند گفت : اکنون بهشت را به تو نشان میدهم. او...

با هم و برای هم زندگی کنیم

موش ازشکاف دیوار سرک کشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست .. مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود. موش لب هایش را لیسید و با خود گفت : کاش یک غذای حسابی باشد …. اما همین که بسته را باز کردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود. موش با سرعت به مزرعه برگشت تا...

یادی از دکتر مصدق

می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود دکتر مصدق رفت و روی صندلی انگلستان نشست. قبل از شروع جلسه یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست اما پیرمرد...

چرا حاجتم را نمی دهی؟

نمی دانم شاید آنچه را که می خواهم بگویم شما هم تجربه کرده باشید گاهی انسان حاجتی مهم دارد و با صد امید و آرزو آن را به درگاه خدای خویش عرضه می دارد و اعتقاد دارد که خدا می شنود و به دعایش ترتیب اثر می دهد ولی برخلاف انتظار هیچ تغییری در وضع موجود دیده نمی شود؛ گویا دعایش ره به جایی نمی برد و کسی صدایش را نمی شنود. کم کم امید انسان ناامید می شود دیگر...

آری او را میشناسم

در پاسخ به مطلب این بانو را میشناسید؟ گاه واقعیات زندگی انسانی که در گذر زمان به خاطره ای برای بازماندگان تبدیل میشود ان چنان تلخ و گزنده است که خروار خروار شیرینی یارای مقابله با تلخی ان را ندارد.اری او را میشناسم .زنی دردمند و زجر کشیده که علیرغم تمام سختی های زندگی همیشه لبخند بر لبش بود و با شوخی هایی که غالبا به زبان ترکی میکرد دیگران را نیز شریک خنده اش میکرد.همین اخلاق خوشش باعث میشد...

آش قلقل

آش قُلقُل از سوپ های محلی شوشتر محسوب شده که بسیار خوشمزه و مفید می باشد. مواد لازم: سر دست گوساله ۵۰۰ گرم پیاز متوسط ۱ عدد لپه باقالی ۱۰۰ گرم گندم پوست کنده ۱۵۰ گرم برنج ۵۰ گرم لوبیا قرمز ۱۰۰ گرم (۱۲ ساعت در آب بخوابانید) نخود ۱۰۰ گرم (۱۲ ساعت در آب بخوابانید) لوبیا چشم بلبلی ۱۰۰ گرم (۱۲ ساعت در آب بخوابانید) عدس ۱۰۰ گرم (۲۴ ساعت در آب بخوابانید) نعنا و سیر داغ نمک، فلفل سیاه، فلفل قرمز پیاز داغ زردچوبه، پودر لیموعمانی یک قاشق سوپخوری طرز تهیه: برنج و گندم...

شبِ وحشت یا شبِ قسمت

ساعت از ۱۲ نیمه شب گذشته است، درب چوبی خانه ای از خانه های دزفول بناگاه و شتابان گشوده می شود. پیرمردی آشفته با لباسِ راحتی سراپا سپید و پای برهنه، انگار که پلنگ در پی او باشد از خانه ی خود خارج و به سمت ساحل رودخانه سرازیر میشود. هر کس در آن تاریکی پیرمرد را با آن سر و پای برهنه و لباس خواب میدید، ذره ای گمان نمی برد که او ممکن است حضرت آیت الله العظمی آقا...

جهیزیه، به قیمت خون پدر

از جمله مقدمات شروع زندگی مشترک هر زوج جوان، تهیه ی لوازم و اسباب خانه است . این لوازم که شامل کلیه اثاث مورد نیاز منزل، وسایل اساسی منزل و جزییات اسباب رفاهی می باشد، غالبا به تناسب عرف خاص هر منطقه، از حداقل ضروریات تا حد بسیار تجملی متغیر است و البته هزینه و مسؤولیت تهیه ی این لوازم به تبع آداب و رسوم هر منطقه به عهده داماد و یا عروس می باشد . در عرف غالب جامعه ایرانی...

خواص قابلمه های مسی

معروف است که پزشکان به کسانی که از درد مفاصل رنج می‌برند، داشتن یک دست‌بند مسی را توصیه می‌کنند و دلیل این امر را هم کمبود یون‌های مسی در خون ذکر می‌کنند که با تماس دست‌بندهای مسی با پوست بخشی از این کمبود جبران شده و از درد مفاصل کاسته می‌شود. از سوی دیگر محققین، یکی از علت‌های بروز بیماری آلزیمر را رسوب یون‌های آلومینیوم در مغز عنوان می‌کنند. تا چند دهه پیش، مردم کشور ما رسم داشتند برای پخت غذا مخصوصاً...

شوادوون

شوادون در لهجه دزفولی و شوشتری به معنی شبستان است و از دیر باز مرسوم بوده که برای فرار از گرمای طاقت فرسای تابستان در درون سردابه‌هایی عمیق که از تابش آفتاب محفوظ بوده‌است، ساعات گرم روز را می‌گذرانیده‌اند، بدیهی است استفاده از این سردابه‌ها یا شوادون‌ها ضرورت زندگی ساکنین این منطقه بوده و به تناسب مکنت و ثروت و تفنن و تشخص صاحبان خانه‌ها در ساختمان آنها ذوق و ظرافت و سلیقه و هنرهای معماری و تزئینی بکار می‌رفته‌است...

چوپان دروغگوی طبیعت پیدا شد

پرنده‌ای آفریقایی به نام بوجانگا با تقلید صداهای هشدار خطر دیگر حیوانات، آنها را از ترس شکارچی فرضی فراری می‎دهد و با خیال راحت، غذای بادآورده را نوش جان می‏‌کند. به گزارش خبرآنلاین، بوجانگای دم‏‌راکتی (Fork-tailed drongo) پرنده‌ای است ریزجثه که می‎تواند صدای بسیاری از حیوانات دیگر را تقلید کند. اما دانشمندان به تازگی متوجه شده‎اند که این پرنده می‎تواند حداقل 51 نوع صدای هشدار خطر از خود درآورد که ففط 6 مورد آن مختص خانواده بوجانگاهاست و بقیه مربوط به...

“هِر” را از “بِر” تشخیص نمی دهد

این مثل در رابطه با کسانی به کار می رود که بی سواد صرف هستند، معرفت ندارند و خلاصه قوه دراکه و تشخیص آنها تا آن اندازه ای ضعیف است که حتی دو کلمه ی ساده «هر» و «بر» را که شبانان می شناسند و محل به کار بردن آن دو را نیز می دانند از هم تمیز نمی دهند. صدای «هر» برای طلبیدن و خواندن گوسپندان است و صدای «بر» با لهجه و آهنگ مخصوصی که فقط شبانان می توانند...

دلمه فلفل و بادمجان

گوشت چرخ کرده ۵۰۰ گرم برنج ۵/۱ پیمانه لپه ۲/۱ پیمانه – پیاز ۱ عدد سبزی معطر نیم کیلو سرکه یا آبلیمو ۵ تا ۶ قاشق غذاخوری – شکر ۳ تا ۴ قاشق غذاخوری ادویه ۱ قاشق مرباخوری رب گوجه فرنگی ۲ قاشق غذاخوری زردچوبه ۱ قاشق مر باخوری نمک و فلفل به میزان لازم گوجه ، فلفل و بادمجان جمعا ۶ عدد طرز تهیه : دو عدد پیاز را نگینی خرد کرده با کمی روغن تفت می دهیم بعد گوشت اضافه می کنیم تفت می دهیم رب گوجه و کمی زعفران ،...

به بهانه روز بزرگداشت شیخ اجل

بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند. این همان بیتی است که بر سردر سازمان ملل حک شده است تا هنر ایران را به جهانیان بنمایاند و نمادی باشد برای صلح. اول اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی است. با این شعر کوتاه، زیبا و تاثیر گذار نه تنها ایران که مردم دنیا بخصوص قشر نخبگان،‌ با سعدی و ایران بیشتر آشنا شده اند. امروزه بسیاری از ضرب المثل های زبان فارسی از شعرهای...

فرشته ای به نام مادر

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و پرسید: می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام او از تو نگهداری خواهد کرد.اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه: “ اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی...

به یاد مادرانی که در جوار حق آرمیده اند

امروز با شاخه گلی سرخ و با دستانی لرزان و چشمانی گریان به دیدارت می ایم..اما نه،اشک هایم را پاک وبه جایش لبخندی بر لب می آورم چرا که در زمان حیاتت می گفتی :اشک فرزند آتش به جان مادر میزند.اما مادر این اشک های من از سر دلتنگیست دلتنگی برای بوسه زدن بر دست های مهربانت کاش بودی.....،اما مادر امروز دلم آتش گرفت و دوباره جای خا لیت را حس کردم.میدانم و یقین دارم جای تو خوب است و...