مسعود مجدی۱۳۹۲/۱۲/۱۲ ۶:۴۸:۴۷چندین سال پیش در محله قلعه دختری لال زندگی می کرد که متاسفانه روزی مورچه ای به طرز عجیبی وارد چشم او می شود و در آنجا لانه می کند و هر روز از چشم آن دختر مورچه خارج می شده و این باعث آذار و اذیت او گشته است . از قضا در همسایگی آن دختر زنی مهربان زندگی می کرده که هر روز سر آن دختر را روی زانوی خود قرار می داده و با حوصله تمام یکی...