پیام تسلیت به خانواده اله وردی

متاسفانه با خبر شدیم که چند روز پیش آقای غلامعلی اله وردی فرزند مرحوم خواجه نصرالله که برای انجام امور شخصی خود به آبادان سفر کرده بودند و در همین شهر دچار عارضه ریوی شده و پس از چند روز بستری بودن در یخش ICU بیمارستان شرکت نفت در شهر آبادان از بیمارستان مرخص شده و به مشهد مقدس محل زندگی خوذ باز می گردند و متاسفانه چند روز بعد در مشهد الرضا دار فانی را وداع می گویند و...

یادی از بزرگ مرد دیروز

در سال 1378 بود که برای مراسم فاتحه خوانی مرحوم عمو باقر مجدیان آماده رفتن به آبادان شدیم . پدرم حاج محمد علی مجدی عده ای را از درب منزل حاج رشید و عده ای را از درب منزل حاج اسماعیل مجدی نسب و عده دیگری را از محله قلعه سوار مینی بوس کرد و رهسپار آبادان شدیم . نزدیک ظهر بود که به آبادان رسیدیم و به منزل آقا مهرداد پسر عمو باقر رفتیم .بعد از صرف نهار به اتفاق...

یادی از مردی نکو ( ۳ )

شهین خانم گفت : حاج کاظم فعال سیاسی بود !!! من و حامد بر تعجبمان افزوده شد و پرسیدیم : جدی ؟ گفت : بله ! حاج کاظم پنج سال از طرف حکومت محمد رضا شاه ممنوع الخروج بود . در طی این پنج سال حاج کاظم تمامی موقوفات و وجوهاتی را که جمع می کرد به شخصی به نام اقای " مبین " که اهل افغانستان بود تحویل می داد تا انها را به دست " امام خمینی " در نجف...

یادی از مردی نکو ( ۲ )

رییس قطار که از ما وقع اطلاع داشت بسیار به من دلداری داد و گفت مطمئن باش همسرت در یوگسلاوی به شما می پیوندد و برای اطمینان بخشیدن به من ، در کوپه را از بیرون قفل کرد و علیرغم طی طریق قطار از چندین کشور ، هیچ کس ویزایی از من درخواست نکرد و به بلگراد رسیدم و این میسر نبود مگر همکاری رییس قطار . همین که از قطار پیاده شدم در ایستگاه با یک ایرانی روبرو شدم که...

یادی از مردی نکو

بغض راه گلویش را بسته بود.تنها راه چاره " اشک " بود . اشکی که آرام آرام گونه ها را طی کرد و به چادرش افتاد. یاد مرحوم حاج کاظم داغش را دوباره تازه کرده بود. سکوتی سنگین حکمفرما شد.لحظاتی بعد اشک ها را سترد و صحبتش را ادامه داد .... جمعه 91/5/13 مهمان خانم "شهین مجدی" همسر حاج کاظم مجدی عرب بودیم. من و آقای حامد مجدی برای تهیه گزارشی از زندگی آن مرحوم نزد ایشان رفته بودیم. ابتدا از ایشان...