هر گل سرخ که در باغچه خندد حالت روی تو دارد

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم ای سفر کرده ی جاوید من ای مادر خوبم آمدم باز در این کلبه که با دولت اشکی هاله ی گرد غم از چهره هر پرده بِروبَم آمدم بر غم بی مادریم زار بگریم آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم ای سفر کرده ی من جای تو خالی باز با خاطره ها پای در این خانه نهادم بی تو این خانه ؛ غم آباد زمانه است هر کجا می نگرد دیده ی آلوده به اشکم از تو و رنج تو بسیار نشانه...