چرا روز چهارم خرداد را روز دزفول نامیده‌اند؟ آیا در این روز اتفاق خاصی افتاده است؟ مثلاً سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و پنجم مهر روز شکست حصر آبادان است … این روز چه اتفاقی در دزفول افتاده است؟ ابتدا پاسخ به این سوال کمی مشکل بنظرمی  رسید اما : انتخاب دزفول بعنوان سنگر پایداری و مقاومت مردم ایران، برای این بود که این شهر در طول دفاع مقدس مورد اصابت ۱۷۶ موشک با طول متوسط ۹ متر (جمعاً یک هزار و ۵۸۴ متر)، ۲ هزار و ۵۰۰ گلوله توپ (روزی بر این شهر گذشت که هر سه دقیقه صدای انفجار گلوله توپی گوشه‌ای از آن را به آتش می‌کشید) و ۳۳۱ راکت هواپیما قرار گرفت و ۱۹ هزار باب منزل و مغازه‌اش ویران شد. ژنرال حسن الدوری از نزدیکان صدام گفته بود که «این تعداد بمب و موشکی را که ما بر سر مردم دزفول فرو ریختیم برای تخریب زمینی به مساحت سه برابر حجم کل دزفول کافی بود!» از طرف دیگر شهری با این همه صدمه و تهدیدی که از سوی دشمن در جنگ روانی و جنگ شهری، آنگاه که تصمیم بر موشکباران شهرها داشت، گوینده سخیف رادیو عراق با صدای نکره‌اش می‌گفت: اما هیچ‌گاه دشمن نتوانست این دژ مقاومت را از سکنه خالی کند و رزمندگان دوران دفاع مقدس بهترین شاهد بر مدعایند که ناهار صلواتی نماز جمعه دزفول عجب صفایی دارد! گفتم آیا این دلایل کافی است یا هنوز هم بگویم که این شهر به تنهایی در طول دفاع مقدس یک لشکر (لشکر ۷ ولی عصر) را از نظر نیرویی و امکانات پشتیبانی، حمایت می‌کرد … این صبر و مقاومت مردم شهرهایی همچون دزفول و آبادان بود که توانستیم دشمن را از رویای فتح یک هفته‌ای تهران مأیوس کنیم. یادمون هست وقتی دشمن خرمشهر را تصرف کرد در گوشه گوشه آن نوشت «ما آمده‌ایم که بمانیم» و زمانی که صدام اراده رزمندگان اسلام را در باز پس گیری خرمشهر دید مغرورانه گفت که «اگر خرمشهر را گرفتید کلید بصره را به شما می‌دهم!». اما وقتی بعد از ۱۹ ماه همگان دیدند دشمنی که خرمشهر را به دژ تسخیر ناپذیر تبدیل کرده بود چگونه خود در تارهای عنکبوتی که به دور خود تنیده بود گرفتار شد و زبونانه به اسارت درآمد؛ و به راستی این فتح و پیروزی مرهون همان مقاومتی بود که در دزفول و دیگر شهرهای مرزی کشورمان اتفاق افتاد.