آقای عزت الله مجدی نسب پاسخگوی سوالات حقوقی شما عزیزان است
با نهایت افتخار و با تشکر از همه اعضای فامیل که اظهار لطف کرده اند روزهای شنبه و دوشنبه از ساعت ۱۷ الی ۱۹ با شماره تلفن ۰۹۱۲۵۵۴۵۳۹۴ در خدمت تمامی خاندان مجدی برای پاسخگویی به سوالات حقوقی و جزایی هستم.
خدمتگذار همه خاندان
عزت الله مجدی نسب
نظرات (4)
ابتکار جالب توجهیه.ممنون
جناب آقای عزت اله مجدی نصب
با عرض ادب و احترام ‘ بنده دکتر توران قهرمانی افشار در بازدیدی که از سایت خانواده محترم مجدی داشتم مقاله ای تحت عنوان : چرا مصادره ؟ را مطالعه کرده و از آنجائیکه مطالب این مقاله در خصوص اینجانب نیز صدق می کند از این با جناب آقای محمد حسن مجدی نصب تماس گرفته و وضعیت خود را به ایشان تعریف کردم و جنابعالی به بنده معرفی نمودند !
غرض از مزاحمت استدعا دارد عرایض بنده را که ذیلا تقدیم حضورتان می کنم مطالعه فرموده و بفرمائید چه کار باید بکنم .
اینجانب بازنشسته بهداری و اولین پزشک ماما قبل از انقلاب در زنجان ؛ قبل از پیروزی انقلاب با کار و تلاش شبانه روزی که بر هیچیک از مردم شریف زنجان پوشیده نیست با کمک دارایی های همسرم آقای حسین دارویی که شامل چند مغازه بود و با اخذ وام بانکی یک مرکز فرهنگی ( سینما ) برای همشهریان محروم زنجانیم تاسیس نمودم بنام سینما لی لی این سینما یک سینمای کاملا مجهز و دارای 800 صندلی بود ومنزل مسکونی و مطبم نیز در قسمت فوقانی سینما بود
ولی بعد از انقلاب ؛ مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران با برچسب زدن ناروا به این اینجانب مبنی بر اشاعه فساد و با صدور حکمی از سوی دادسرای انقلاب جمهوری اسلامی زنجان به تاریخ 8/5/1359سینمایم را مصادره نمودند و حتی نامی از فیلم های مبتذل را هم در حکم اشاره نکرده اند . و جوانان آن موقع که اغلب بدست خود بنده از مادر متولد شده بودند ریختند شیشه های سینما را شکستند و اموال منزل و مطبم را غارت کردند و قصد کشتن من و همسرم را داشتند که به تهران پناه بردیم.
• توضیح اینکه حکم صادره فقط مربوط به مصاده سینماست و شامل منزل مسکونی و مطب بنده که در طبقه فوقانی سینما بود نمی شود
خلاصه سینما به نفع جمهوری محترم اسلامی ضبط شد و بعد از مدتی این سینما با نام سینما قدس فعالیتش را آغاز نمود .
تاکید میشودمنزل مسکونی و مطب اینجانب در طبقه فوقانی سینما بوداست ( تصویر آن موجود است)
اکنون بیش از دو ماه است که این سینما و منزل و مطبم را بدون اجازه و اذن بنده تخریب و با خاک یکسان نموده اند ( تصویر موجود است ) در حالی که در حکم فقط مصادره سینما ذکر شده است و منزل و مطبم مستثی از حکم دادگاه بوده است .
اینجانب در پی شکایات عدیده ای که قبل از تخریب سینما کرده ام تاکنون هیچگونه ترتیب اثری از سوی مسئولین محترم داده نشده است تصاویر وکالت نامه و داداخواست موجود است .
هر شکایتی که کرده ام بایگانی شده و پاسخ داده نشده است .
مطالبی که در دادخواست فوق نوشته شده عینا برای شما نیز تکرار می کنم :
ریاست محترم دادگاه های عمومی زنجان
احتراما به موجب حکم مورخه 8/5/1359 شمسی صادره از دادگاه انقلاب اسلامی وقت زنجان سینما لی لی و کلینیک و وسایل مربوط به این سینما دارای پلاک ثبتی 1 و2و3 از 63 بسود خوانده محترم صادر گردیده است و لیکن اراده خوانده علاوه بر سینما و ساخنمان و وسایل سینما ؛ ششدانگ عمارت مسکونی اینجانب خواهان دارای پلاک ثبتی 63 اصلی و ششدانگ یکباب ساخنمان فوقانی دارای پلاک ثبتی چهار فرعی از شصت و سه اصلی واقعات در بخش یک زنجان را نیز که ربطی به سینما و ساختمان آن ندارد از تاریخ صدور حکم مذکور متصرف گردیده است ؛ نظر باینکه تصرف پلاکهای مذکور وجاهت شرعی و قانونی ندارد و تاکنون درخواست های اینجانبه خواهان نتیجه بخش و موثر نشده است بناچار به تقدیم این دادخواست مبادرت و از محضر عالی صدور حکم بر رفع تصرف عدوانی خوانده از پلاک های ثبتی مذکور را با احتساب خسارات دادرسی خواستار است .
توضیح اینکه سرباب مغازه های 1 و 2 و 3 فرعی از 63 مربوط به ساختمان لی لی می باشد .
با تقدیم احترام – خواهان – توران قهرمانی افشار
حال برای اینکه آگاه باشید که سند منزل و مطب بنده جدا از سند سینمای مصادره شده است بنده چون نمیتوانم تصاویر سندهای سینما و منزل را بخدمتتان تقدیم نمایم فقط به شماره ورقه مالکیت سینما و منزل و مطب اشاره می کنم :
سند مالکیت ثبتی پلاک 63 اصلی مربوط به سینما دارای شماره ورقه مالکیت 476479
سند مالکیت ثبتی پلاک چهار فرعی از 63 مربوط به منزل مسکونی و مطب دارای شماره ورقه مالکیت 476475
اسناد فوق نیز بضمیمه دادخواست بود .
ولی متاسفانه بنا به اظهار وکیلم جناب آقای جواد مظفری دادخواستم چون دیگر دادنامه ها بایگانی گردیده و ترتیب اثر داده نشده است .
و اما آنچه که بیش از پیش بنده را مورد آزار و شکنجه روحی و روانی قرار داده است عدم رسیدگی و پاسخگویی به دادنامه ها و عریضه های متعدد بنده بوده است . و همینطور استنطاق های عجیب و غریب توام با تحقیر!
اگر به نمونه های از عریضه ها و شکایاتی که چه از طریق نامه و چه از طریق تلگرام و چه از طریق حضوری تقدیم مسئولین محترم ذیربط نموده ام را برایتان به نمایش بگذارم شما هم قطعا متاثر و برآشفته خواهید شد و تعادل خود را از دست خواهید داد همانطوریکه بنده هم اکنون دستهام میلرزد و زبانم بند میاد و دیدم را تا حدود 50 تا 60 درصد از دست داده ام !
بیش از این مزاحم اوقات عزیزتان نمیشوم تنها شما را به رویت تاریخ رسید تعدادی از تلگرام ها و نامه ها و درخواست ملاقات های حضوری خود با مسئولین محترم جمهوری اسلامی دعوت می کنم تا متوجه شوید که بنده در این مدت چقدر زجر کشیده ام چقدر دوندگی کردم و چقدر خون دل خورده ام و با افراد مختلف و با منطق های مختلف برخورد نموده ام که بنده را پاک کلافه کرده است .
حال لطفا تاریخ رسید دادخواست ها و نامه ها و تلگرام های بنده را
ملاحظه فرمائید که به ترتیب تاریخ ملاقات ها و ارسال دادخواست ها و
تلگرام ها می باشد .
مورخه 22/5/1359
ملاقات با هیئت منتخب امام خمینی ( ره )
مورخه 22/5/1359
بنیاد مستضعفان ملاقات با آقای صفری – ساعت 12 و 30 دقیقه
مورخه 22/5/1359
بنیاد مستضعفان ملاقات با آقای نادری – ساعت 10 و 55 دقیقه
مورخه 26/5/1359
تقدیم دادخواست به دیوانعالی کشور – دفتر آقای دکتر بهشتی
مورخه 26/5/1359
تقدیم دادخواست به رئیس مجلس شورای اسلامی وقت – آقای هاشمی رفسنجانی
مورخه 27/5/1359
ارسال نامه دادخواست به آیت الله قدوسی
مورخه 27/5/1359
ارسال نامه دادخواست به آیت الله قمی
مورخه 27/5/1359
ارسال نامه دادخواست به دفتر امام خمینی ( ره )
مورخه 27/5/1359
ارسال نامه دادخواست به آیت الله منتظری
مورخه 15/6/1359
ارسال نامه دادخواست به دفتر آقای بنی صدر
مورخه 15/6/1359
ارسال نامه دادخواست به دفتر آقای علی قدوسی
مورخه 15/6/1359
ارسال نامه دادخواست به مجلس محترم شورای اسلامی
مورخه 21/6/1359
ارسال تلگرام به دادستان محترم کل کشور
مورخه 21/6/1359
ارسال تلگرام به دادگاه محترم تجدید نظر تهران
مورخه 21/6/1359
ارسال تلگرام به دادگاه محترم انقلاب اسلامی زنجان
تلگرام مورخه 21/6/1359عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی آقای قدوسی
رونوشت – آقای بنی صدر
– مجلس شورای اسلامی ؛ کمسیون اصل 90
– اوین ؛ دادگاه تجدیدنظر انقلاب اسلامی – آقای سید احمد زرگر
– دادستان انقلاب اسلامی زنجان ؛ آقای هنربخش
– آیت الله حاج هاشم موسوی زنجانی
مورخه 1/10/1359
مراجعه به شورای عالی قضایی جهت پیگیری نامه مجلس شورای اسلامی
که بلا اثر بود
مورخه 23/10/1359
مراجعه به وزارت دادگستری جهت پیگیری نامه مجلس شورای اسلامی
که بلااثر بود
مورخه 28/11/1359
ارسال تلگرام به آقای دکتر بهشتی
مورخه 28/11/1359
ارسال تلگرام به استاندار محترم وقت زنجان
مورخه 28/11/1359
ارسال تلگرام به آیت الله منتظری
مورخه 17/3/1361
مراجعه همسرم آقای حسین دارویی به دادستانی محترم کل انقلاب
مورخه 14/6/1361
رجوع به بنیاد مستضعفان و ملاقات با مسئول پیگیری و بازرسی
مورخه 2/12/1374
دریافت یک نامه از دبیر خانه محترم قوه قضائیه
مورخه 29/3/1375
دریافت رونوشت نامه شماره 8620/75/1 مورخه 29/3/75 از دبیر خانه محترم قوه قضائیه عنوان دادگاه انقلاب اسلامی زنجان
حال خودتان قضاوت بفرمائید بعد از آنهمه مکاتبات و پیگیری در نهایت
شکایت بنده از رای ناعادلانه دادسرای انقلاب اسلامی زنجان را به جای اینکه رسیدگی کنند بعد از گذشت 16 سال ( بر اساس نامه فوق ) مجددا به همان جای اول یعنی دادگاه انقلاب اسلامی زنجان ارجاع نمودند و اینجا بود که رمق از پاهام کشیده شد نشستم روی زمین و سرم را رو به آسمان کردم و در حالی که بغض گلویم را میفشرد گفتم خدایا من اینهمه ظلم و ستم را هرگز نمی بخشم .
مکاتبات دیگری نیز داشتم ولی به جهت اینکه بیش از این مصدع اوقات عزیزتان نشوم به همان تعداد اکتفا می کنم ولی بخدمتتان عرض میکنم بعد دریافت رونوشت نامه شماره 8620/75/1 مورخه 29/3/ 1375 دبیرخانه
قوه قضائیه چندین مکاتبه دیگر با مسئولین محترم جمهوری اسلامی
داشتم از آن جمله :
نامه مورخه 28/8/79 عنوان دادستانی محترم انقلاب اسلامی
نامه مورخه 28 /8/79 ریاست محترم جمهوری
نامه مورخه 28/8/79 بنیاد محترم مستضعفان – تهران
نامه مورخه 28 /8/ 79 به آقای سید علی خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب
حال از شما به عنوان یک وکیل برجسته و یک انسان مسلمان تقاضا دارم به کمکم بشتابید تا حقوق از دسته رفته ام احیا گردد .آشیانه ام را که حاصل یک عمر تلاش من و همسرم بود بر سرمان خراب کردند .من یک خانم 87 ساله هستم و همسرم نیز 82 ساله و الان دیگر تاب و توان هیچ کاری را نداریم و خانه نشین هستیم و دست و پاهامون میلرزد و این نامه را هم یکی از بستگانم برایمان نوشته است از شما ها تقاضا میکنم چون اینهمه بی توجهی به دور از انصاف و مغایر با موازین اسلام و انسانیت است ( چون سند مالکیت منزل و مطب بنده جدا از سند سینما است . سینما را مصادره کردند پیشکش ؛ ولی منزل و مطب از آن من است و این را هر بچه محصلی می فهمد و اصلا احتیاج به دادگاه احتیاج به نامه نگاری ندارد )
از شما عاجزانه تقاضا دارم دست بنده را بگیرید و نگذارید که حقوقم پایمال گردد .
توران قهرمانی افشار فرزند مرحوم محمد متولد 1305 به شماره شناسنامه 2012 صادره از ارومیه ( رضائیه )
در پایان بنام یک ایرانی آرزو میکنم که در کارتان موفق باشید. مطمئن باشید خدا یار شماست و ناظر بر اعمالمان.
ارادتمند شما
دکتر توران قهرمانی افشار آذر ۱۳۹2
ایمیل : turan1305@gmail.com
جناب آقای عزت اله مجدی نسب
با عرض ادب و احترام
قبلا هم برایتان پیام گذاشتم ولی احساس میکنم آن پیام وقت گیر است به این جهت پیام تازه ای را در اختیار شما میگذارم تا بنده را راهنمایی بفرمائید .
غرض از مزاحمت استدعا دارد عرایض بنده را که ذیلا تقدیم حضورتان می کنم مطالعه فرموده و بفرمائید چه کار باید بکنم .
اینجانب توران قهرمانی افشار بازنشسته بهداری و اولین پزشک ماما قبل از انقلاب در زنجان ؛ قبل از پیروزی انقلاب با کار و تلاش شبانه روزی که بر هیچیک از مردم شریف زنجان پوشیده نیست با کمک دارایی های همسرم آقای حسین دارویی که شامل چند مغازه بود و با اخذ وام بانکی یک مرکز فرهنگی ( سینما ) برای همشهریان محروم زنجانیم تاسیس نمودم بنام سینما لی لی این سینما یک سینمای کاملا مجهز و دارای ۸۰۰ صندلی بود ومنزل مسکونی و مطبم نیز در قسمت فوقانی سینما بود
ولی بعد از انقلاب ؛ مسئولین محترم جمهوری اسلامی ایران با برچسب زدن ناروا به این اینجانب مبنی بر اشاعه فساد و با صدور حکمی از سوی دادسرای انقلاب جمهوری اسلامی زنجان به تاریخ ۸/۵/۱۳۵۹سینمایم را مصادره نمودند و حتی نامی از فیلم های مبتذل را هم در حکم اشاره نکرده اند . و جوانان آن موقع که اغلب بدست خود بنده از مادر متولد شده بودند ریختند شیشه های سینما را شکستند و اموال منزل و مطبم را غارت کردند و قصد کشتن من و همسرم را داشتند که به تهران پناه بردیم.
• توضیح اینکه حکم صادره فقط مربوط به مصاده سینماست و شامل منزل مسکونی و مطب بنده که در طبقه فوقانی سینما بود نمی شود
خلاصه سینما به نفع جمهوری محترم اسلامی ضبط شد و بعد از مدتی این سینما با نام سینما قدس فعالیتش را آغاز نمود .
تاکید میشودمنزل مسکونی و مطب اینجانب در طبقه فوقانی سینما بوداست .
اکنون بیش از دو ماه است که این سینما و منزل و مطبم را بدون اجازه و اذن بنده تخریب و با خاک یکسان نموده اند ( تصویر تخریب و قبل تخریب که نشانگر مطب و منزل مسکونی بنده است موجود است .)
در حالی که در حکم فقط مصادره سینما ذکر شده است و منزل و مطبم مستثی از حکم دادگاه بوده است .
اینجانب در پی شکایات عدیده ای که قبل از تخریب سینما کرده ام تاکنون هیچگونه ترتیب اثری از سوی مسئولین محترم داده نشده است تصاویر وکالت نامه و داداخواست م.جود است .
مطالبی که در دادخواست فوق نوشته شده عینا برای شما نیز تکرار می کنم :
ریاست محترم دادگاه های عمومی زنجان
احتراما به موجب حکم مورخه ۸/۵/۱۳۵۹ شمسی صادره از دادگاه انقلاب اسلامی وقت زنجان سینما لی لی و کلینیک و وسایل مربوط به این سینما دارای پلاک ثبتی ۱ و۲و۳ از ۶۳ بسود خوانده محترم صادر گردیده است و لیکن اراده خوانده علاوه بر سینما و ساخنمان و وسایل سینما ؛ ششدانگ عمارت مسکونی اینجانب خواهان دارای پلاک ثبتی ۶۳ اصلی و ششدانگ یکباب ساخنمان فوقانی دارای پلاک ثبتی چهار فرعی از شصت و سه اصلی واقعات در بخش یک زنجان را نیز که ربطی به سینما و ساختمان آن ندارد از تاریخ صدور حکم مذکور متصرف گردیده است ؛ نظر باینکه تصرف پلاکهای مذکور وجاهت شرعی و قانونی ندارد و تاکنون درخواست های اینجانبه خواهان نتیجه بخش و موثر نشده است بناچار به تقدیم این دادخواست مبادرت و از محضر عالی صدور حکم بر رفع تصرف عدوانی خوانده از پلاک های ثبتی مذکور را با احتساب خسارات دادرسی خواستار است .
توضیح اینکه سرباب مغازه های ۱ و ۲ و ۳ فرعی از ۶۳ مربوط به ساختمان لی لی می باشد .
با تقدیم احترام – خواهان – توران قهرمانی افشار
تصاویر سند تفکیکی سینما و منزل و مطبم موجود است .
سند مالکیت ثبتی پلاک ۶۳ اصلی مربوط به سینما دارای شماره ورقه مالکیت ۴۷۶۴۷۹
سند مالکیت ثبتی پلاک چهار فرعی از ۶۳ مربوط به منزل مسکونی و مطب دارای شماره ورقه مالکیت ۴۷۶۴۷۵
اسناد فوق نیز بضمیمه دادخواست بود .
ولی متاسفانه بنا به اظهار وکیلم جناب آقای جواد مظفری دادخواستم به اصل 49 ارجاع و در آنجا رای بسود خوانده صادر میشود .
حال از شما به عنوان یک وکیل برجسته و یک انسان مسلمان تقاضا دارم به کمکم بشتابید تا حقوق از دسته رفته ام احیا گردد .آشیانه ام را که حاصل یک عمر تلاش من و همسرم بود بر سرمان خراب کردند .من یک مادر ۸۷ ساله هستم و همسرم نیز ۸۲ ساله و الان دیگر تاب و توان هیچ کاری را نداریم و خانه نشین هستیم و دست و پاهامون میلرزد و این نامه را هم یکی از بستگانم برایمان نوشته است از شما ها تقاضا میکنم چون اینهمه بی توجهی به دور از انصاف و مغایر با موازین اسلام و انسانیت است ( چون سند مالکیت منزل و مطب بنده جدا از سند سینما است . سینما را مصادره کردند پیشکش ؛ ولی منزل و مطب از آن من است و این را هر شخصی می فهمد و اصلا احتیاج به دادگاه احتیاج به نامه نگاری ندارد )
از شما عاجزانه تقاضا دارم دست بنده را بگیرید و نگذارید که حقوقم پایمال گردد . از شما تقاضای راهنمایی و مشاوره دارم .
در ضمن بفرمائید اینک که سینما یا باصطلاح آلت فساد از بین رفته و تخریب کرده اند و از طرفی این سینما مدت 35 سال در اختیار دولت بوده و نهایت استفاده را از آن نموده است آیا رواست که زمین آن را نیز تملک نمایند ! بر فرض مثال ماهواره ممنوع است اگر کسی دیش ماهواره داشته باشد دولت فقط دیش را جمع آوری می کند خانه آن شخص را که مصادره نمی کند حالا دولت سینمایم را تخریب نموده آیا اکنون نباید زمین بایر آن را به من پس دهد ؟
توران قهرمانی افشار فرزند مرحوم محمد متولد ۱۳۰۵ به شماره شناسنامه ۲۰۱۲ صادره از ارومیه ( رضائیه )
در پایان بنام یک ایرانی آرزو میکنم که در کارتان موفق باشید. مطمئن باشید خدا یار شماست و ناظر بر اعمالمان.
ارادتمند شما
توران قهرمانی افشار آذر ۱۳۹۲
ایمیل : turan1305@gmail.com
جناب آقای عزت اله مجدی نسب
با عرض ادب و احترام از اینکه توفیق این را پیدا کردیم تا صدای خوب شما را بشنویم و از راهنمایی هایتان استفاده بی نهایت سپاسگزارم !
انشاالله بعد از جمع آوری مدارک به خدمتتان خواهیم رسید از مشاوره حضرتعالی بهره مند گردیم .
با احترامات شایسته
قهرمانی افشار