نگاهی به ۱۴ عکس تاریخی که داستان های جالبی در خود دارند

داد عکس هایی که در چند سال گذشته گرفته شده از چندین قرن پیش بسیار بیشتر است زیرا در حال حاضر، همه مردم با تلفن های همراه خود عکاسی یا فیلم برداری می کنند و در نتیجه، شاهد ثبت و ضبط هر لحظه ی زندگی بشر هستیم. عکاسی و عکس در گذشته های نسبتا دور، هنری شاخص، عجیب و البته بسیار هیجان انگیز به شمار می رفت و هر بار، فردی جدید به کشف و اختراع ماده یا دستگاهی می پرداخت...

آشنایی با اصطلاح بوم گردی و اقامتگاه بوم گردی

بوم گردی یا اکوتوریسم چیست؟ بوم گردی به گردشگری گفته می‌ شود که به قصد دیدنِ یک منطقه و جاذبه‌های اطراف به سفر می‌رود تا دنیا را کشف کند، طوری که به محیط طبیعی منطقه آسیب نرسد. اغلب این تعریف شامل افرادی می شود که علاقه مند به طبیعت گردی هستند. بوم گردی به معنای علمی آن صرفا مختص به کشور ایران نیست. بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی با ساخت و توسعه خانه های روستایی به دنبال ترویج این مفهوم در...

حاج اسماعیل مجدی نسب به رحمت ایزدی پیوست

با نهایت تاسف تالم در گذشت بزرگ‌مردی از خاندان مجدی حاج اسماعیل مجدی نسب (بزرگ خاندان) فرزند مرحوم خواجه محمدعلی را به اطلاع عزیزان میرسانیم لذا مصیبت وارده را خدمت خانواده محترم ایشان و تمامی بستگان تسلیت عرص می نماییم و از خداوند منان برای این عزیز تازه سفر کرده طلب آمرزش و رحمت الهی می نماییم

از ابتلا تا بهبود کرونا

بیش از چهار ماه است که ویرس منحوس کروناب آسایش و آرامش را از مردم دنیا سلب و زندگی روزمره را دچار اختلال و استرس کرده است . شاید خیلی از افراد براشون جالب باشه که بدونن کسی که به این ویروس مبتلا می شود چه مراحلی را طی میکند تا سلامتیش رو دوباره بدست بیاره برای همین از طریق فضای مجازی جویای حال یکی از عزیزانی که قبلا مبتلا به این ویروس شده بود شدم و از ایشان خواستم...

دیوی به نام ویزای شینگن

نوروز ٩٦ بود كه همچون نوروزهاى گذشته نشستم پاى تقويم و روزهاى كم كار سال و تعطيلات و نگاه كردم تا بتونم ى برنامه براى طول سال داشته باشم. يكى از ٣ سفر سال ٩٦ شد اروپا گردى. تصميم به راحتى شد اروپا اما يك سد بزرگ اين وسط بود اونم ويزا شينگن! اخذ ويزا شينگن براى اكثريت ايرانى ها ى كار نه نشد بلكه واقعا سخته به خاطرمدارك متعددى كه سفارت خونه ها از شما ميخوان. از كپى شناسنامه تا حساب بانكى خوب...

آرزویی ک تحقق یافت

صدای تلاوت قاری قرآن مسجد در گوش جانش می نشیند.آهی از دل بر می آورد.دیر زمانی است که به تلاوت قرآن مردان باسواد و انگشت شمار شهرش غبطه میخورد.درد بیسوادی و اُمی بودن چون خوره به جانش نشسته است.اکثر احکام دین را از بر می داند.به خوش اخلاقی و حسن خلق شهره عام و خاص است.لبخندی همیشگی زینت بخش صورت مهربانش است که هنگام شنیدن تلاوت قرآن از زبان دیگران رنگ می بازد.حسود نیست.غبطه می خورد.در دل با خود جمله...

تولد«ثنا» هدیه ی خدا

تمام خاندان مجدی و وابستگان بانو حاج پروین کویتی پور یا بهتراست بگویم بانو حاج پروین پرورش را میشناسیم . نیازی به معارفه ی بیشتر نیست این مادر سه شهید (علیرضا ،محمدرضا وحمیدرضا ) مثل خورشیدی در آسمان افتخارات نه تنها خاندان که کشورعزیزمان ایران میدرخشد.این روزها خدا با دادن هدیه ای کوچک و لطیف به خانواده ی پرورش نور و شادی عطا کرده و نوه ی حاج مژگان خانم و نتیجه ی حاج پروین مایه ی سرور وشادی دلهای...

پیوندی مبارک میان نوادگان خاندان

درخجسته شب جمعه 93/5/10 وصلتی فرخنده صورت گرفت و آقای حسین صادقی فرزند حاجیه خانم ملکه مجدی و دوشیزه انیس رضایی نیک فرزند حاجیه خانم شهلا مجدی نسب پیوندی ابدی والهی صورت یافت و گل شادی در باغ دلهایمان شکفت این وصلت مبارک و فرخنده را به این دو عزیز و نیز خانواده هایشان تبریک میگویم و از خداوند برایشان آرزوی سعادت و عاقبت بخیری دارم و به آقایان عبدالکریم صادقی پدرآقا داماد و ناصر رضایی نیک پدر عروس خانم...

هر کی یادشه دستش بالا

اگه دروغ میگم بیا انگشت بکن تو چشمم . با عمو زاده های خودمم .یا بگو دروغ میگی . خداوکیلی یادتونه رضا عمو میرزاعلی یه اکاردئون داشت دست هیچ کدوم مونم نمیدادش ؟یه سه چرخه هم داشت که چقدر برامون جذاب بودو اونوهم بهمون نمیداد؟ یادتونه خونه ی عمو میرزاعلی یه باغچه ی کوچیک وسطش بود که یه درخت نارنج بی خاصیت و میوه نده داشت وقتی ایام عید میشد زن عمو مهین خوش سلیقه با نخ نارنج به شاخه هاش میبست...

حکایت بعضی از ما

لابد تا حالا شنیده اید که در باره ی بعضی از آدمها می گویند :خرعیسی گربه مکه برند چون که باز آید همان خر باشد . ولابدبا خود اندیشیده اید که :حالا چرا عیسی و چرا مکه؟ واضح است که عیسی پیامبر الهی وصاحب نفس زندگی بخش و دم مسیحایی بودو بدین جهت لقب روح الله داشت و نیزمکه که بر همگان واضح است که بالا ترین شهراز لحاظ معنویست که خانه ی خدا درآنجا واقع شده است.منظور از عبارت...

آموزه های مادرم

از سر بچگی و به قول خودش« نادونی» معنی توصیه ها و آموزه هایش را نمی فهمیدم یا جدی نمی گرفتم .مادرم را می گویم .آنروزها(منظورم روزهایی که نه ماهواره بود نه اینترنت نه شبکه های متعدد تلویزیونی و نه پیامک ونهانواع واقسام برنامه های آموزشی ووو...) مادران برای بچه هایشان هم مادر بودند هم معلم اخلاق و هم مربی هنروهم مشاور وراهنما.هفت یا هشت ساله که بودم سوزن نخ رابه دستم داد و گفت:« فردا باید بتونی درز لباستو...

دفتر خاطرات کودکی -برگ سوم-گربه

سال 59 که جنگ شد مدتی را با خانواده ی خواهرم و شوهرش حاج محمدعلی و بچه هایش زندگی می کردیم و هروقت هم که موشکباران میشد اوقاتمان درزیرزمین خانه شان میگذشت گرچه باترس و دلهره توأم بود ولی به ما بچه ها که تعدادمان هم کم نبود حسابی خوش میگذشت شبهای شوادون وشام خوردن زیر نور فانوس و جمع گرم وپررونق بزرگترها که گاه همسایه ها و اقوام(که چون نمیدانم راضی به نام بردنشان هستند از نوشتن نامشان صرف...

خبرخوش سلامتی

باخبر شدیم که آقای محمدرضا مجدی نسب فرزند گرامی مرحوم خواجه هوشنگ مجدی نسب و بانو بهجت ،به جهت انجام عمل قلب در بیمارستان (تهران ) بستری شده و با عنایت ویژه ی الهی بعد از انجام عمل جراحی در سلامتی و صحت کامل می باشند برای این عزیز از خداوند متعال بهبودی کامل و عافیت تمام را مسئلت می نماییم .

دفترخاطرات من ـ برگ دوم

کتلت با طعم جوراب تازه مستقل شده بودیم و درکنار خانه داری بایست به دبیرستان هم میرفتم آنروزها با آنکه جوان و پر انرژی بودم اما تجربه ی کافی نداشتم و مثل الان نمی توانستم برای عدم تداخل کارهایم با یکدیگر برنامه ریزی دقیقی داشته باشم یادم می آید یک روز سرم حسابی به کار گرم بود و یکهو که سر بلند کردم ونگاهم به ساعت دیواری افتاد مثل برق گرفته ها از جایم پریدم. تارفتنم به دبیرستان وقت زیادی نداشتم...

دفتر خاطرات من – برگ اول

دراین روزگار که روزگار ،بدجوری دمار از روزگارمان درآورده است و دست که به دل هر کس میگذاری آخ وناله اش گوش فلک را کر میکند ،بهتردیدم برای دور شدن از این روزگار بی پیرِِ پیر درآور ،قدری خودمان به خودمان صفا دهیم و وقتمان را خوش کنیم و به اندازه ی ارزنی !!!هم که شده ناخوشیها را بگذاریم و بگذریم و اگر خدا توفیق دهد به اندازه ی ناچیز در حدّبال زدن کفتری تارسیدن لب پاشویه ی حوض ،دلها...

عشق و دیوانگی

روزی همه فضابل و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر و کسل تر از همیشه. آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند. ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛. مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند دیوانگی فورا" فریاد زد من چشم می گذارم من چشم می گذارم. و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد. دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به شمردن ....یک...دو...سه...چهار... همه رفتند...

مارا چه می شود؟

این روزها سخت در عجبم . کارم شده عینک گذاشتن و عینک برداشتن . همین عینک لامصب خوشبینی بد بینی را می گویم . دلم می خواهد بروم و تمام لیوانهای آشپزخانه را بشکنم تا دیگر لیوانی نباشد که نیمه ی خالی یا نیمه ی پرش را ببینم . اصلا دلم میخواهد تا آب زلال را درکف دستهایم بنوشم و دنیا را با چشم خود خود خودم ببینم . عینک برای چه ؟ چند گاهیست که دلم میخواهد تا میشد...

گاهی فقط….

گاهی فقط یک انگیزه لازمست ، یک الهام ، یک جرقه ی کوچک تا تحولی عظیم بوجودآید تاسرمنشأخیری عظمی یا برکتی پایدار و برقرارشد.مهم نیست که اندازه ی آن خیرویرکت چقدروتاکجاست مهم آنست که گاه حرکتی ولو کوچک وبه ظاهر کم اهمیت آفریدگار شورو زندگی و عشق باشد . تابستان قبل وقتی به مرگ «نه »گفتم و به «زندگی » سلام ،و در دفتر خاطرات ذهنم که نه بلکه قلبم فصلی از محبت و خلوص خانواده ام و فامیل وبستگانم گشودم...

قرارمان نبوده…..

قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم! قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی. ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی، خنده های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه های مصنوعی.... هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم! این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای...

ریشه ضرب المثلهای ایرانی (۲) آش شله قلمکار

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد ، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود . اصولا هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرأ به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود. اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است. ناصر الدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم...

فهرست جاهای دیدنی دزفول

مسجد جامع دزفول : اوایل دوره اسلامی و در «قرن هفتم مرمت » شد مسجد لبخندق کاروانسرای افضل و قندی : دوره صفویه آسیاب‌های آبی دزفول: حدود ۱۵۰۰ سال پیش تپه‌های باستانی منطقه زلقی چغامیش: ۳۴ قرن پیش از میلاد مسیح تپه باستانی سنجر پل قدیم (دزفول) یا پل رومی : دوره ساسانیان در حدود ۱۷۵۰ سال پیش بازار قدیم حمام کرناسیون : حدود۱۵۰ سال پیش حمام میان دره : ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال پیش حمام وزیر : اواخر صفویه (حدود ۳۰۰ سال پیش) پله بَچیلون: پله‌ای قدیمی که محله سبزقبای...

جاذبه های گردشگری دزفول (پیربانگ گو)

بقعه عارف شیخ ابراهیم معروف به پیر بانگ گو در منطقه شهیون و به فاصله هوایی ۴۰ کیلومتری و جاده ای ۵۵کیلومتری از شهر در شمال شهرستان دزفول و بعد از روستای حسن آقا در دامنه کوه سگریون واقع شده است. صاحب بقعه یکی از بزرگان و افراد صالح منطقه بوده (امام زاده نبوده است) اما با توجه به اینکه موذن بوده به ایشان پیر بانگ گو (اذان گو) و یا در اصطلاح محلی ” پیر بُنگو” گفته می شود و...

آشنایی با محله خیمه کشون

محله خیمه کشون ؛ از محله های اطراف پل باستانی ؛ در محل فعلی کوچه و کوی آیت الله نبوی قرار داشته که نام فعلی این محل ؛کوچه کاروان است . چون در سالهای گذشته که وسائل پخت و پز فعلی از قبیل گاز و برق و غیره نبود و دیگ و طبخ مردم به وسیله هیزم و بعضا" هم با پهین خشک شده گاو و گاومیش و الاغ؛ انجام می شد؛ عده ای از مردم ار راه جمع آوری و...

آشنایی با مقبره بی بی گزیده خاتون (بیب بزیله )

مقبره بی بی گزیده خاتون؛ درست روبروی بقعه سیدسلطانعلی رودبند است که به زبان دزفولی بیب گزیده و برخی از قدیمی ترها به وی؛ بیب بزیله (بی بی بزغاله) می گویند .(البته از باب تحریف و نه از بابت تخفیف و استهزا). بی بی گزیده خاتون؛ دختر سید سلطانعلی رودبند سیاهپوش است و به نحوی که در کتاب مجمع الابرار و تذکره الاخیار سید عبداله داعی و همچنین دیار شهریاران دکتر احمد اقتداری آمده است؛ هر کس را اولاد نشود و...

سخنان آموزنده بزرگان

امام صادق (ع) می فرماید: صلاح حال التعایش و التعاشر ملا مکیال ثلثاه فطنته و ثلثه تغافل . ترجمه : اصلاح وضع زندگی و معاشرت با پیمانه ای انجام می شود که دو سوم آن هوشیاری است و یک سوم آن بی اعتنائی و تغافل ! هیچ کاری بدون مطالعه و نقشه و هوشیاری سر نمی گیرد . همچنین هیچ کاری بدون بی اعتنائی هم به سامان نمی رسد. به تعبیر بهتر و روشنتر : اگر ما بخواهیم بدون مطالعه و دقت کار کنیم مواجه...

آشنایی با محله چولیون دزفول

چول ؛ کلمه ای ترکی و به معنی صحرا و بیابان است ؛ فرهنگ جهانگیری ؛ چول را به جای خالی از آدم معنی کرده است . در برهان قاطع ؛ چول را به بیابان ریگزار و جائی که آدم در آنجا نباشد نوشته است ؛ در فرهنگ معین ؛معنی چول را بیابان خالی از سکنه نوشته اند . چولیون یکی از محله های معروف دزفول است که در محدوده حیدرخانه و بین محله مرشدبکون ؛ یزدیون ؛ پیرنظر و سیاه...

دریاچه تار

مرداماه 1388در تهران منزل مادر خانمم بودم اتفاقا باجناق عزیزم آقای منصور شفیعی آنجا تشریف داشتند با ایشان در مورد رفتن به سفری یک روزه صحبت نمودم وایشان قبول کردند مرا در این سفر همراهی نمایند فردای آنروز ساعت 5 صبح به اتفاق ایشان وپسرش حسین آقا به سمت شهرستان دماوند حرکت نمودیم واز آنجا وارد یک جاده خاکی شدیم وکوه را بوسیله جاده ای که احداث شده بود طی نمودیم وقتی به بالای کوه رسیدیم با چتر بازانی مواجه...

پیام تبریک

به اطلاع فامیل عزیزم می رسانم که آقای بهنام مجدی نسب فرزند آقای مجید مجدی نسب در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک قبول شده اند ایشان پسر عموی دکتر نسترن مجدی نسب میباشند

پندهای آموزنده

امیرمومنان علی (ع) می فرماید: شراخوانک من داهنک فی نفسک و ساترک عیبک بدترین دوستان تو آنها هستند که با تو رو راست نیستندو عیوب تو را می پوشانند. شرح : گریز از واقعیات و پرده پوشی بر حقایق نه مشکلی را حل می کند و نه خدمت به کسی محسوب می شود؛ بهمین دلیل دوستانی که بجای انتقاد سازنده و صحیح سعی دارند حقایق را کتمان کنند و برای ارضای کاذب خاطر دوست عیوب او را بپوشانند و یا آنرا حسن جلوه دهند...

آشنایی با بقعه متبرکه آقا روبند (امامزاده رودبند)

چرا به سید سلطانعلی سیاهپوش رودبند می گویند؟ سید سلطانعلی سیاهپوش ؛ یا خواجه علی صفوی ؛ نوه شیخ صفی الدین اردبیلی ؛ از اهالی بخش کورائیم اردبیل است که نسبت وی با بیست و دو واسطه به امام موسی بن جعفر علیه السلام می رسد. ایشان یکی از زهاد و عرفای عصر تیموری است که پس از مدتی سکونت در دارالارشاد اردبیل و کسب فضایل دینی و معنوی ؛به منظور تشرف به آستان متبرک امامین جوادین ؛ حضرت امام موسی الکاظم...