طرز تهیه فرنی

مواد لازم: شیر ۲ لیوان آرد برنج ۲ قاشق غذاخوری سرپر شکر ۴ قاشق غذاخوری آب ۰٫۵ استکان گلاب ۱ قاشق غذاخوری طرز تهیه: ابتدا شیر سرد را با لیوان های دسته دار که در تمامی خانه ها یافت می شود در قابلمه مورد نظر بریزید. سپس آرد برنج و آب را اضافه کنید و کاملاً هم زنید تا آرد در شیر سرد حل شود روی حرارت گذاشته و مرتباً هم زنید اگر لحظاتی هم زدن را متوقف کنید، باعث می شود آرد برنج در شیر گلوله...

به نام خدایی که نماینده ی عشقش در زمین «مادر» است

هر انسانی در زندگی خویش نیاز به استقلال دارد.استقلال در حرکت،استقلال در انجام کارهای روزمره،استقلال در تصمیم گیری،استقلال در انتخاب هدف و بسیاری از استقلال های دیگر که گاهی مهم ترین اصل زندگی یک فرد می شوند.اما زمانی دست تقدیر و حکمت الهی این استقلال را می گیرد و آنگاه انسانی وابسته و معلول می ماند و فرشته ای به نام مادر. همان که جانانه جام بلا را می نوشد و لباس رنج و محنت را میپوشد تا حریر محبت را...

آری او را میشناسم

در پاسخ به مطلب این بانو را میشناسید؟ گاه واقعیات زندگی انسانی که در گذر زمان به خاطره ای برای بازماندگان تبدیل میشود ان چنان تلخ و گزنده است که خروار خروار شیرینی یارای مقابله با تلخی ان را ندارد.اری او را میشناسم .زنی دردمند و زجر کشیده که علیرغم تمام سختی های زندگی همیشه لبخند بر لبش بود و با شوخی هایی که غالبا به زبان ترکی میکرد دیگران را نیز شریک خنده اش میکرد.همین اخلاق خوشش باعث میشد...

با ما به جشنواره غذا بیایید

به اطلاع کلیه بازدید کنندگان سایت خصوصا خاندان محترم مجدی میرسانم در استانه ولادت سید الانبیا محمد مصطفی(ص) و در جهت حمایت از بیماران سرطانی جشنواره ی غذایی با حضور بانوان فعال شهرستان دزفول در روز جمعه مورخ ۲۷ دی ماه ۱۳۹۲ از ساعت ۱۵ بعد از ظهر در پارک دولت برگزار میشود.حضور پر رنگ شما در این حشنواره میتواند مرهمی باشد برای درد های ناگفته مبتلایان.منتظر حضور سبزتان هستیم. کلیه بانوانی که مایل به شرکت در این امر خیر هستند میتوانند با...

تا بترکه چشم حسود

با راهنمایی و تعارف وی پا به درون سالن پذیرایی شان نهادم.. سالنی شیک و زیبا و مملو از مجسمه ها و ظرف های نفیس و انتیک.میدانستم عشق و علاقه عجیبی به اجناس لوکس و قیمتی دارد و صد البته مشتاق این که انها را در معرض دید بگذارد و از به به و چه چه گفتن دیگران لذت ببرد.چه نقطه مشترکی بین من و او بود که دوستی مان ادامه یافته بود نمی دانم..راه و عقید ه ای کاملا...

حال ما خوب است اما تو باور مکن

دل نوشته ای به یاد برادر غریبم محمد کاظم روزها گذشتند و ماهها به سر امدند .به امید دیدن روی ماهت با ان لبخند های همیشگی و در اندیشه باز امدنت،ثانیه های زندگیم با اوای غم بی تو رفتند و مردند.نگاهم هر روز به امید دیدنت کوی و برزن را مرور میکند.دل من در غم هجران تو ای برادر چه بگویم چه کشید.شب ها به امید دیدنت سر بر بالین میگذارم تا شاید تو را نه در عالم که در خواب...

بیگانه ای که آشناتر از هر آشنا شد

دیدار بزرگان و سالمندان ،همان پسران بلند بالا وچهار شانه و دختران گیسو کمند و کمر باریک دیروز، که اینک گرد پیری بر رخسارشان نشسته و خسته از گردش روزگاری هستند که گاه بر وفق مرادشان بوده و گاه کامشان را تلخ کرده، همیشه برایم شیرین بوده و هست.علاقه خاصی به تک تک انان دارم و از دیدن آ نها و شنید ن خاطرات تلخ و شیرین شان لذت می برم. این علاقه ریشه در دوران کودکی ام دارد.به آن...

افتخاری دیگر بر تارک خاندان بزرگ مجدی

اقای حامد مجدی فرزند برومند اقای ناصر مجدی و خانم فروزان مجدی نسب را می شناسید ؟ مدیر جوان و فعال وب سایت خاندان مجدی را می گویم . همو که همواره موفقیت هایش را در زمینه ی عکاسی ، همچون " مقام نخست جشنواره ی عکس قاره ی اسیا در بخش عکاسی نجوم در کشور ژاپن" ، " مقام نخست جشنواره ی جهانی عکس المان با موضوع طبیعت شهری در یک نگاه " و " مقام نخست جشنواره ی عکس متروی...

آخر دنیا …..؟

حالا که دنیا به اخر نرسیده؟!مگه دنیا به اخر میرسه؟ همیشه ادای این جملات از زبان هر کس توجه مرا به خودش جلب میکرد و هر چند کوتاه ولی ذهنم را به خودش مشغول میکرد.دلم میخواست بدونم دنیا کی و کجا و چه جوری به پایان میرسد.لذت بخش ترین و بهترین اتفاقات زندگی انسانها توی دنیا اتفاق میافتد.توی دنیایی که هر شخص به نحوی برای خودش ساخته و توی اون زندگی میکنه و تلاش میکنه تا به خواسته هاش برسه و...

تاج خانم کویتی

سکانس اول : - ا مار باقر خبر دوری ؟ ( از مادر ( حاج محمد ) باقر خبر داری ؟ ) - بله ، بی خبر نیستم. - دقیقا" خبر داری ؟ - نه - همین الان برو و او را از نزدیک ببین . بلافاصله چادر زدم و از خانه خارج شدم و به منزل عمو باقر رفتم . با نگرانی در زدم . می دانستم نگرانی پدر بی مورد نیست . زنعمو ملکه در را باز کرد و وارد شدم. دیدن بی بی...

نام کودکش را هاجر نهاد

با وجود داشتن پنج بچه قد و نیم قد بار دیگر زن آبستن میشود. اوایل دوران بارداری است که شوهر در پی بیماری کوله بار سفر را میبندد و دار فانی را وداع می گوید.هیچ کس جز شوهر خبر ندارد که زن باردار است.روز تشییع مرد است که زن به اطرافیان خود خبر میدهد آبستن است.پیکر مرد بر مرکب چوبی است و مرکب چوبی راهی گورستان شهر.زن را صدا میکنند وچادر بر سرش میگذارند واز خانه بیرون می آورندش زن...