خانه ی پدری

بچه که بودیم وقتی امتحان های ثلث دوم را می دادیم و خیالمان از درس و مشق راحت می شد، مادرم دست من و خواهر هایم را می گرفت و برای خرید شب عید به بازار می برد. شور و شوق خریدن و پوشیدن لباس نو و دیدن ماهی قرمز و سبزه و تخم مرغ های رنگی، خستگی شش ماه درس خواندن را از تنمان می برد. از همان دوران کودکی شیرین ترین و لذتبخش ترین حسی که در روزهای پایانی...

عمویم نوری از علی بود

سال 1353در رشته مکانیک قبول شدم وبرای تحصیل به سمنان رفتم شهری که مرکز استان سمنان بود شهری ساکت وآرام در دل کویر که زمستانهای سرد وپربرف وتابستانی معتدل وشبهایی پر از ستاره دارد که نماد شهرهای کویری است مناطق ییلاقی باصفایی در اطراف آن قرار دارد که در تابستان سکونت گاه مردم آن دیار می باشد تا از گرمای کویر در امان باشند ومعروفترین آنها شهمیر زاد است که در بیست کیلومتری این شهر قرار دارد مکانی خنک ورویایی...

آرام فاطمه وحید

روز شنبه تاریخ 1391/11/21در ساعت 19و54دقیقه در بیمارستان آیت الله نبوی دختری ناز و زیبا به دنیا آمد این نوراد کوچولو وتپل فرزند آقای وحید مجدی عرب وخانم فاطمه دفتری میباشد. این گل زیبا آرام نام دارد و وجه تسمیه این نام به نظر من آرام بودن مادرشان میباشد.چون فاطمه خانم بینهایت ساکت وآرام ولی بسیار ساعی وهنرمند هستند . از طرف خاندان مجدی تولد این نو رسیده را به آقا وحید و فاطمه خانم تبریک میگویم و طول عمر با عزت...

خاطره ای عجیب اما واقعی

چندین سال پیش در محله قلعه دختری لال زندگی می کرد که متاسفانه روزی مورچه ای به طرز عجیبی وارد چشم او می شود و در آنجا لانه می کند و هر روز از چشم آن دختر مورچه خارج می شده و این باعث آذار و اذیت او گشته است . از قضا در همسایگی آن دختر زنی مهربان زندگی می کرده که هر روز سر آن دختر را روی زانوی خود قرار می داده و با حوصله تمام یکی...

اختلال در سایت

با عرض پوزش بابت اختلال 48 ساعته ای که در قالب سایت به وجود آمده بود. این مشکل حل و سایت همچون گذشته در خدمت شما عزیزان است. سپاس از همراهیتان

زنی مهربان و دلسوز که مادرمان را خواهر بود

به آخرین ماه خزان سنه 1391 ، بر آن شدیم تا به قصد سفر از کناره های زیبای دز به سوی بادگیرهای کویر رهسپار گردیم. به سبب دوری راه، اراده همایونی بر این شد که بر پرنده آهنین بال نشسته و به مقصد پرواز کنیم اما .... ناگزیر بودیم به اهواز برویم! از دیگر سو به سبب گرانی "بنزین" این بیرنگ مایع گرانبها و کاهش تعداد پروازها و امکان تغییرات "عندالمطالبه" هواپیمایی، عطای طیاره را به لقایش بخشیدیم وبه دهان...

سپاس از یک مرد نیک

17 مرداد سال 1385 مصادف با ولادت حضرت مولا امیرالمومنین بود که من و مرحوم پدرم حاج محمد مجدی در شهر مشهد به زیارت آقا علی بن موسی الرضا مشرف شدیم . پس نماز ظهر ما به یک رستوران برای صرف نهار که در نزدیکی حرم بود رفتیم و پدرم موقعی که داشت سفارش غذا می داد صاحب رستوران فامیل پدرم را سوال کرد: پدرم پاسخ داد: مجدی که دیدیم آن مرد گفت آیا شما دزفولی هستید؟ پدرم پاسخ داد...

اموات خاندان مجدی

طبق تحقیقاتی که نموده ام187 نفر از افراد خاندان مجدی به دیار حق رفته اند از این تعداد 65نفر زن و 122 نفر مرد بوده اند این اموات در آرامستان های شهرستان دزفول و نجف اشرف به خاک سپرد ه شده اند اسامی این اموات به شرح زیر است 1-حیدر علی 2-نورعلی 3-محمد علی 4-حاج رشید بزرگ 5-حسین 6-زهرا 7-مبارک 8-حسین 9-میرزا 10-جوهر 11-محمدتقی 12-خورشید 13خد یجه 14-طلا 15-رضا 16-پاپی 17-ابوالقاسم 18-سلطان علی 19-حسن 20-سلطان 21-روبخیر 22-گل 23-جاسم 24-مندنی 25-نصرالله 26-مهدی 27-احمد 28-دختری 29-حسن گل 30-عطر گل 31-بی بی خاتون 32-سردار 33-کوچک 34-فاش 35-محمدحسین 36-مبارک 37-زری 39-محمد 40-احمد 41-غلامحسین 42-غلامعلی 43-گوهر 44-عزیز 45-حبیب 46-زیبا 47-طوبی 48-محمدعلی 49-طاهره 50-صدیقه 51-هوشنگ 52-هبت 53-میعاد 54-محمد حسین 55-رشید 56-حسین 57-حسن 58-میرزاعلی(عباس) 59-فاطمه سلطان 60-هاجرسلطان 61-زهراسلطان 62-نصرت 63-بتول 64-هادی 65-غلامرضا 66-نورعلی 67-حسن 68-سالار 69-دختری 70-حسن گل 71-عطرگل 72-محمدعلی 73-ناصر 74-غلامرضا 75-محمود 76-غلامرضا 77-عبدالرحمان 78-عبدالرحیم 78-عبدالحمید 79-هادی(علی) 80-فرامرز 81-محمدکاظم 82-تاج 83-سپهدار 84-عبدالحسین 85-شوکت 86-آهو 87-ابراهیم 88-همتی 89-محمدعلی 90-ابراهیم 91-نظام 92-همت 93-اسماعیل 94-فرزعلی 95-غلامحسین 96-شمش جان 97-صدرگل 98-غلامرضا 99-ملک 100-باقر 101-شیخ علی بزرگ 102-میرزا 103-شیخ نعمت 104-شیخ علی 105-نعمت الله 106-عبدالمحمد 107-بهار 108 -زهرا 109-شیخ کرم 110-شیخ فتح الله 111-برگ گل 112-محمدحسن 113-میرزا 114-عبدالرحمان 115-خورشید 116-والیه 117-گل 118-علی 119-مهری 120-ملک 121-ابراهیم 122-اسماعیل 123-گل گل 124-ملک محمود 125علی نقی 126-اسماعیل 127-ابراهیم 128-ملک 129جواهر 130-طلا 131-غلامعلی 132-شوکت 133-شیرعلی 134-رحیم 135-صفرعلی 136-محمود 137-رحیم 138-محمد 139-کاظم 140-نجدی 141-عباس 142-هیل گل 143-صدرگل 144-رخ گل 145-فاطمه 146-کبری 147-سهراب 148-بشیربزرگ 149-حسین 150-رضا 151-محمدعلی 152-محمد سلطان 153-مریم خاتون 154-زهرا 155-فاطمه 156-کریم 157-رحیم 158-محمد 159-رحمان 160-منور 161-طوبی 162-روبخیر 163-فاطمه 164-محمد...

خداحافظ…برای آخرین بار

صبح زود بود و سریس مدرسه دم در منتظر... دیرم شده بود و با عجله مشغول جمع کردن بودم. چند روزی می شد که بابابزرگ نورعلی و مامان بزرگ شوکت مهمان ما بودند و قرار بود آن روز راهی دزفول شوند. بابابزرگ که عادت به سحرخیزی داشت پشت میز تحریرم نشسته بود و یکی از کتابهای قدیمی ام را مطالعه می کرد..."قصه های خوب برای بچه های خوب"؛ کتابی که خوب یادم هست جلدی صورتی رنگ داشت. آنقدر عجله داشتم...

افتخاری دیگر برای خاندان مجدی

بعد از خبر مسرت بخش قبولی خانم فاطمه مجدی نسب در مقطع دكترا ؛ به اطلاع مي رساند كه آقای محمد اسلام مجدی نسب فرزند حاج محمدعلی نيز در مقطع دكترا رشته جامعه شناسی دانشگاه اصفهان پذيرفته شده اند . از طرف کلیه ی خاندان بزرگ مجدی ، این موفقیت را آقای محمد اسلام مجدی تبریک می گوییم و امیدواریم در تمام مراحل زندگی شان موفق و پیروز باشند .

حاج رشید بزرگ

حاج رشید مجدی فرزند محمدعلی فرزند حاج حیدرعلی همانند پدربزرگش قافله دار حجاج بوده است . وی یکی از ثروت مند ترین و با اقتدار ترین و معروف ترین افراد در زمان خود بوده و همچنین وی بزرگ خاندان مجدی بوده و اتاقش سر لوایه قرار داشته است.او صاحب دو فرزند به نام های حسین و زهرا بوده است که حسین علاقه زیادی به شکار داشته و همیشه در اطراف دزفول مشغول شکار آهو بوده و سر انجام یک روزپس...

اطلاعیه شماره ۲ – ستاد گردهمایی چهارم فروردین

به اطلاع کلیه ی خاندان بزرگ مجدی می رساند که از مدت ها قبل برنامه ی گردهمایی چهارم فروردین 1392 کلید خورده است و جمعی از جوانان و بزرگان خاندان ، روزانه پیگیر برنامه های ان هستند. این گردهمایی که در سالن شیخ مرتضای انصاری _ دانشگاه ازاد اسلامی دزفول _ برگزار می گردد شامل برنامه های شادی همچون تئاتر ، موسیقی ، مسابقه ، کلیپ و .... خواهد بود . همچنین کلیه ی حضار برای ناهار قدم بر دیدگان ما می...

یکی دیگر از خاندان بزرگ مجدی بر مسند دکترا تکیه زد

شنیده ها حکایت از ان دارد که : خانم " فاطمه مجدی نسب " ف حاج محمد باقر در مقطع دکترای رشته ی اسیب شناسی گفتار و زبان ( گفتار درمانی ) پذیرفته شده اند . این رشته فقط در دو دانشگاه ایران ، یعنی دانشگاه تهران و دانشگاه علوم بهزیستی دکترا می پذیرد که ایشان موفق به قبولی در دانشگاه علوم پزشکی تهران شده اند . خانم فاطمه مجدی نسب در سال 1377 در مقطع لیسانس ، در سال 1388 در مقطع...

غذای آسمانی

خبر را صبح زود برا مادر اورده بودن. .خبر را کی اورده بودو چی بود نمی دونم.با وجودی که خیلی بچه بودم اما احساس میکردم خبر ،خبری ناخوشایند است که این چنین کام مادر را تلخ کرده.اون روز مادر دل و دماغ همیشگی اش را نداشت. انگار تو عالمی دیگه داشت سیر میکرد.گاهی اوقات خیره می موند و گاهی اوقات با خودش یه چیزا یی زمزمه میکرد.هر از گاهی موقع بازی از داداشام حسین و سردار جدا می شدم و...

شیطنت های معصومانه ( ۴ )

عادل رو که تازه به حـرف اومده بود برداشتم و رفتم خونه آقای دفتری.وارد هال ورودی که شدیم چند جوجه زرد و رنگی توی یه کارتن گوشه هال توجه عادل رو کاملا به خودش جلب کرد.چند دقیقه ای اونو بغل کردم و کنار کارتن موندم تا به خیال خودم از دیدن جوجه ها سیر بشه،بعد دستش رو گرفتم و رفتیم تو اشپرخونه.گرم صحبت با فرخنده بودم که یهو متوجه غیبت عادل شدم.صداش کردم و اونو تو هال ورودی پیدا کردم.اما...

۸۵۰ نفر و تنها یک دیدگاه

برای اولین بار با چند تن از اعضا خاندان مجدی در مسجد بازار جرقه تشکیل شرکت تعاونی چند منظوره خاندان مجدی زده شد در آن جلسه بنده سه پیشنهاد دادم اول تاسیس سایت مخصوص خاندان مجدی دوم گرد همایی سالیانه خاندان سوم نشر فصلنامه مختص خاندان مجدی که سومی مورد قبول قرارنگرفت به یاری خدا سایت به همت آقای حامد مجدی راه اندازی گردید که نتایج شگرف آنرا روزانه مشاهده می نمایید یکی از آرزوهای بزرگ من تجمیع سالیانه خاندان...

شیطنت های معصومانه ( ۳ )

باد و زلزله نامشان " باد " و " زلزله " بود ولی دیگر " ویرانگر " نیستند زیرا دیگر الان بزرگ شده اند و زن و بچه دارند. این لقب را اقای محمد باقر مجدی نسب برایشان انتخاب کرد . سخن از محسن و احسان است . جوانان برومندی که لبریزند از تعصب طایفه و فامیل دوستی . چند روز پیش در ادامه ی سریال شیطنت های معصومانه به سراغ اقای عبدالرحمان مجدی و خانم نجمه مجدی ، پدر و مادر این...

راز ازدواجهای فامیلی در خاندان مجدی چیست؟

امروز اول ربیع است وبعد از دو ماه عزاداری کم کم نشانه های عزا زدوده میشود و خانواد هایی که فرزندان به اصطلاح دم بخت دارند به تکاپوی یافتن همسری همه چیز تمام برای دلبندانشان می افتند. وبازار آدرس دادن وآدرس گرفتن بین زنان خانواده ها رونق می یابد وگاه ساعتها درپی یافتن نشانی خانه ی دختر نشان شده ،آواره ی کوچه وخیابان ها میگردند اما در خاندان ما تا همین اواخر کمتر چنین اتفاقاتی می افتد لازم نیست هفت...

سایت خاندان مجدی به عظمت ورزشگاه ازادی است

خبر کوتاه بود و خواندنی. سایت خاندان مجدی در کمتر از ده ماه از مرز 100000 بازدید کننده گذشت . فکر اولیه ی ایجاد سایت را اقای " حامد مجدی " استارت زد و الحق و الانصاف در این مدت زحمات زیادی را متقبل شده است . مدیریت سایتی که در ایران بی نظیر است کاردانی می خواهد و درایت . باید از فراز ان مغرور نشوی و از فرودش مستاصل نشوی . افتخار این سایت در " تک " بودن ان است...

چرا عاشق ریاضی شدم

کلاس چهارم دبستان که بودم در مدرسه دهخدا واقع در خیابان طالقانی فعلی بین هجرت وحضرت رسول درس میخواندم مدیر مدرسه آقای صراف زاده بودند ومعلم ما آقای احمد درگاهی که خدا هر دوی آنها را بیامرزد معلم ما بسیار جوشی بودند وبه هر بهانه ای دانش آموزان را تنبیه می کرد ودشمنی عجیبی با من داشت وعلتش نیز آن بود که در ریاضیات فوق العاده ضعیف بودم و نمراتم همیشه تک رقمی بودند وعجیب اینکه ککی مرا نمی گزید...

اطلاعیه

به اطلاع میرسانم که پسرآقای مظفر مجدی براثر برق گرفتگی در محل کارشان به اهواز اعزام گردیده اند و پدرشان نیزمبتلا به پا درد مزمنی هستند مراتب جهت دلجویی از ایشان به عرض میرسد

چهل روز گذشت….

به مناسبت چهلمین روز درگذشت برادرمان مرحوم مهندس محمدکاظم مجدی نسب در روز پنجشنبه 91/10/21 از 14:30 الی 16:30 بر سر مزارش به سوگ می نشینیم.همچنین مراسم ختم قرآن همزمان با روضه زنانه در منزل فروزان مجدی نسب از ساعت 9 تا 10:30 صبح برقرار می باشد.

چهلمین روز درگذشت پدر گرامیمان

چهل روز است که دل تنگی های غروب را با بودن در کنار مزار پدر سپری کردیم و ناباورانه روزهایمان را به شبهایمان گره زدیم و شبهایمان را به امید آن که هلال ماهگونش را یکبار دیگر در خواب به نظاره بنشینیم به صبح رساندیم... طنین صدای دلنشین پدر هم چنان در گوش ما مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهره اش همیشه در یاد ماست...

فرشته ای بر روی زمین

چندین ماه طول کشید تا بالاخره موفق شدم رو در روبا او گفتگو نمایم اولین بارکه به ایشان پیامک زدم با روی گشاده دعوت مرا پذیرا شدند ولی بیمار شدن ایشان ونقل مکان کردن به خانه جدید شان باعث شد که این گفتگو به تعویق بیفتد قرار بود ایشان تاریخ مصاحبه را تعیین نمایند ولی هر چه منتظر ماندم خبری نشد بالاخره خودم تاریخ را تعیین کردم وایشان بزرگوارانه دعوت مرا پذیرفتند وساعت 9 شب تاریخ 10/10/1391به منزل ایشان رفتم...

ثبت خاطرات و تجربیات فرهنگیان خاندان مجدی

با توجه به اينكه در خاندان معظم مجدي تعداد زيادي به شغل مقدس معلمي مشغول مي باشند ودرنتيجه در طول خدمت خود تجربه هاي زيادي كسب نموده و خاطرات شيريني از دانش آموزان و احيانا" خانواده آنان وهمكاران خود دارند و اين خاطرات و تجربه ها مي تواند براي ديگران مفيدولذت بخش باشد؛ لذا در صورت تمايل مي توانيد خاطرات و تجربيات گرانبها و خواندني خود را بصورت ديدگاه به رشته تحرير در بياوريد.

هم فکری

با سلام و عرض ارادت خدمت کلیه ی خوانندگان وب سایت خاندان بزرگ مجدی از انجا که قرار است در روز چهارم فروردین ماه سال 1392 شمسی تمامی خاندان معزز مجدی در یک گردهمایی _ جهت دیدار با همدیگر _ گرد هم ایند اگر پیشنهاد ، نظر و یا برنامه ای برای این گردهمایی دارید ان را به عنوان دیدگاه درج نمایید . این پیشنهادات می تواند شامل اجرای برنامه های شاد ، نمایش ، اجرای طنز یا کمیک و ... باشد...

خیلی دور … خیلی نزدیک

زمانیکه دیده می گشاییم تا زمانیکه دیده می بندیم بسیار سریع می گذرد . در این چند ماه گذشته بارها و بارها برای تشییع پیکر دوستان ، اقوام و نزدیکانم به سراغشان رفتم . دیگر خبر مرگ برایم عادی شده است و بیشتر از گذشته مرگ را در کنار خودم احساس میکنم . نوشته های من شاید باعث رنجش خاطر برخی عزیزان شود اما یک واقعیت است که باید آن را قبول کرد . ثانیه را به دقیقه ، دقیقه را به ساعت ،...

گزارش ششمین جلسه ی نویسندگان سایت خاندان مجدی

ششمین جلسه ی نویسندگان سایت خاندان مجدی در تاریخ چهارشنبه 6 / 10 / 91 طبق معمول در منزل اقای محمد حسن مجدی نسب برگزار گردید . در ابتدا ، صورت جلسه ی گردهمایی قبل خوانده شد تا به تصمیمات جلسه ی قبل رسیدگی شود . در جلسه ی قبل موضوعات ذیل پیشنهاد شده بود و اکنون نتیجه ی انها به شرح زیر به استحضار خوانندگان خواهد رسید . 1- پخش قیلم : همچنانکه مستحضرید سایت با دامنه ی com . بالا می...

یکسال در فراق پدر

بر لبش ذکر حسین بود که رفت همه وقت فکر حسین بود که رفت لب خندان سوی مولایش حسین در شب اربعین بود که رفت همیشه می گفت دعای من دعای مرحوم حاج عبدالرحمان مجدی زاده است که می گفت : خداوندا اگر خواستی مرا ببری فقط یک لحظه بیشتر طولش ندهی خدایا روا مدار که من زمین گیر شوم. آری می گفت که حاج عبدالرحمان دعایش اجابت شده است وحال من هم همین دعا را میکنم گویی میدانست...

گل گشت

به اطلاع خاندان محترم مجدی میرسانم اینجانب هر هفته در فصول پاییز وزمستان در منطقه زاگرس مرکزی (شمال دزفول) که خود شامل 5 منطقه به نامهای شهیون/سردشت/احمد فداله/دره کاید/سید محمود میباشد به اتفاق تیمی از دوستان کوهنورد وطبیعت دوست کوهنوردی وطبیعت گردی مینماییم وگاه این کار را خانوادگی انجام میدهیم افرادی که تمایل به این تفریح سالم را دارند تقاضا مند م با نوشتن دیدگاه حضور خود را اعلام نمایند تا در این مورد برنامه ریزی نمایم لازم به ذکر...